شوهرداری فاطمه سلام الله علیها
فاطمه زهرا علیهاالسلام در خانه یکی از افراد عادی اجتماع زندگی نمیکرد بلکه در خانه دومین شخص اسلام یعنی سپهسالار شجاع و نیرومند اسلام و وزیر مشاور مخصوص نبی گرامی زندگی میکرد. موقعیت حساس اسلام و شوهرش را به خوبی درک میکرد و میدانست که اگر شمشیر علی علیهالسلام نباشد، اسلام چندان پیشرفتی ندارد. فاطمه علیهاالسلام در یکی از مواقع بسیار حساس و بحرانی اسلامی در خانه علی زندگی میکرد. سپاه اسلام همیشه در حال آماده باش بود. در هر سال چندین جنگ واقع میشد و علی بن ابی طالب علیهالسلام در تمام یا اکثر آن جنگها شرکت داشت.
زهرای عزیز از مسئوولیت سنگین و حساس خودش خبر داشت و از حدود تأثیر و نفوذ زن در روحیه شوهر کاملاً مطلع بود. میدانست که زن دارای چنان نفوذ و قدرتی است که به هر طرف خواست شوهرش را میبرد. میدانست که ترقی و عقب ماندگی و سعادت و بدبختی مرد تا حد زیادی، به روحیات و چگونگی رفتار زن بستگی دارد. خبر داشت که خانه به منزله سنگر و آسایشگاه مرد است و وقتی از میدان مبارزات زندگی و برخورد با حوادث و مشکلات دنیای خارج خسته شد به آن جا پناه میبرد تا تجدید نیرو کند و خودش را برای کار و انجام وظیفه آماده نماید و ریاست این آسایشگاه مهم به عهده زن واگذار شده است.
به همین جهت اسلام شوهرداری را در ردیف جهاد قرار داده است.
موسی بن جعفر علیهماالسلام میفرماید: جهاد زن این است که خوب شوهرداری کند. (1)
زهرا علیهاالسلام میدانست که سپهسالار نیرومند و شجاع اسلام در صورتی در میدان نبرد پیروز میگردد که از جهت اوضاع داخلی خانه، فکرش آزاد و از تشویقات و مهربانیهای همسرش دلگرم باشد. از این رهگذر میتوان گفت: هنگامی که سپهسالار فداکار اسلام یعنی علی بن ابی طالب علیهالسلام با تنی خسته و کوفته، از میدان نبرد به خانه بازمیگشت از مهربانیها و دلگرمیها و نوازشهای همسر عزیزش کاملاً برخوردار میشد. زخمهای تنش را پانسمان میکرد. لباسهای خون آلود جنگ را میشست و خبرهای جنگ را از او میشنید.
فاطمه علیهاالسلام زنی نبود که در گوشه منزل به ادامه زندگی داخلی مشغول باشد و از حوادث و اوضاع مربوط به اسلام بیتفاوت بگذرد. بلکه از گوشههائی از تاریخ استفاده میشود که در جریان امور مربوط به اسلام بوده و بالاخص به حوادث جبهه و جنگ کاملاً عنایت داشته است. نه تنها پدر و شوهرش را تشویق مینموده بلکه در مواقع لزوم در صحنه حضور داشته و کارهائی را انجام میداده است.
در تاریخ نوشتهاند: بعد از جنگ احد، وقتی فاطمه صورت خون آلود پدر را دید او را در بغل گرفت، گریه میکرد و خونها را از چهره پدر پاک میکرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام آب آورد و فاطمه صورت پدر را میشست، ولی خون قطع نمیشد، سرانجام فاطمه قطعه حصیری را سوزاند و خاکسترش را روی زخم ریخت تا خون قطع شد. (2)
و نوشتهاند وقتی رسول خدا از جنگ احد برگشت شمشیرش را به فاطمه داد و فرمود: خون هایش را بشوی. علی بن ابی طالب علیهالسلام نیز شمشیرش را به فاطمه داد و فرمود: خونهایش را بشوی. (3)
فاطمه علیهاالسلام، همیشه شوهرش را تحسین و تشویق میکرد و فداکاریها و شجاعتهایش را میستود و بدینوسیله دلش را گرم و برای جنگ آینده آمادهاش مینمود. بوسیله نوازشهای بی شائبه، تن خسته و جراحات بدنش را تسکین میداد.
علی علیهالسلام میفرماید: وقتی به خانه میآمدم و به زهرا علیهاالسلام نگاه میکردم تمام غم و غصه هایم برطرف میشد. (4)
فاطمه علیهاالسلام هرگز بدون اجازه علی علیهالسلام از خانه خارج نشد. هیچگاه او را غضبناک نکرد. زیرا میدانست که اسلام میگوید: هر زنی که شوهرش را غضبناک کند خدا نماز و روزهاش را قبول نمیکند تا این که شوهرش راضی شود. (5)
فاطمه در خانه علی هرگز دروغ نگفت و خیانت نکرد و هیچگاه از دستوراتش سرپیچی ننمود. علی علیهالسلام میفرماید: به خدا سوگند هرگز کاری نکردم که فاطمه علیهاالسلام غضبناک شود. فاطمه هم هیچگاه مرا خشمناک ننمود. (6)
علی بن ابی طالب علیهالسلام، در آخرین ساعات وداع زهرا بدین مطلب اعتراف کرد، زهرا در آخرین ساعات زندگی خویش به علی گفت: پسر عمو! هرگز مرا دروغگو و خائن نیافتی. از روزی که با من معاشرت کردی با دستورات تو مخالفت نکردم.
علی علیهالسلام در پاسخ فرمود: ای دختر پیغمبر! معاذ اللَّه که تو در خانه من بدرفتاری نموده باشی. زیرا مراتب خداشناسی و نیکوکاری و پرهیزکاری و بزرگی و خداترسی تو به حدی است که جای ایراد و خرده گیری نیست. همسر عزیزم! مفارقت و جدایی از تو برای من بسی ناگوار است ولی مرگ را چارهای نیست. (7)
چون فکر حضرت علی علیهالسلام از جهت اوضاع داخلی خانه کاملاً آزاد بود و از تشویقهای همسرش بهرهمند میشد آن همه موفقیت و پیروزی برایش امکان پذیر بود.
اما مبادا خیال شود که علی بن ابی طالب علیهالسلام از آن مردان خودخواهی بوده که هزاران امید و انتظار از همسرش داشته باشد ولی برای خودش مسئوولیتی قائل نباشد و خود را مالک الرقاب مطلق زن و او را همانند بنده زر خرید بداند. علی علیهالسلام میدانست که در همان موقعی که او در میدان کارزار شمشیر میزده همسرش نیز در سنگر داخلی اسلام به جهاد مشغول بوده. در غیاب او تمام کارهای داخلی و خارجی خانه بر عهده زهرا علیهاالسلام بوده است. غذا میپخته، لباس میشسته، بچه داری میکرده، در تربیت اطفال جدیت مینموده، در آن بحران قحطی و سختی زمان جنگ، برای تأمین غذا و سایر حوائج زندگی تلاش میکرده، از جهت حوادث و اخبار جنگ ناراحتیها دیده انتظارها کشیده است. و به طور خلاصه خانهای را اداره میکرده که اداره آن از اداره یک کشور چندان آسانتر نیست. علی بن ابی طالب علیهالسلام حس میکرد که سرباز فداکار داخلی نیز محتاج به دلجویی و تشویق و نوازش است. وقتی وارد خانه میشد از اخبار داخل خانه و از رنج و مشقتهای زهرا علیهاالسلام جویا میشد. آن پیکر خسته را نوازش میداد و بوسیله دلداری و مهربانیهای بی شائبه، قلب پژمرده او را تسکین میبخشید، در مورد سختیهای زندگی و فقر و تهیدستی دلداریش میداد و برای ادامه کار و زندگی نیرویش میبخشید. علی علیهالسلام میدانست به همان مقدار که مرد به اظهار محبت و اخلاص و قدردانی زن نیازمند است، زن نیز بدانها احتیاج دارد. آن دو همسر نمونه اسلام هر یک به وظائف خویش عمل میکردند و نمونهای از اخلاق عالی اسلام بودند.
مگر نه اینست که پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله در شب زفاف به علی علیهالسلام فرمود: همسر تو بهترین زنان جهان است. و به فاطمه علیهاالسلام فرمود: شوهر تو بهترین مردان عالم است؟ (8)
مگر پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله نفرمود: اگر علی نبود برای فاطمه همسر لایقی وجود نداشت. (9)
مگر نه این است که حضرت علی در بامداد شب زفاف به پیامبر عرض کرد: فاطمه بهترین عون و یاور من است در اطاعت پروردگار جهان؟ (10)
فاطمه علیهاالسلام از پدرش روایت کرده که فرموده: بهترین مردان شما افرادی هستند که نسبت به همسرانشان بیشتر احسان و مهربانی کنند. (11)
شرم و حیا در کنار شوهر
حیا دو گونه است: یکی پسندیده و دیگری ناپسند. حیای ناپسند آن حالتی است که انسان را از رشد و کمال یابی و رسیدن به حقوق بازمیدارد و یا باعث تضییع حقوق دیگری میگردد. چنین صفتی در روایات اسلامی به شدت تقبیح گردیده است… (12)
و همچنین در آداب همسرداری آمده است که حیا دو گونه متصور است: یکی مطلوب و دیگری مذموم و نامطلوب. حیای مذموم آن حالتی است که یکی از زوجین را در استیفای حقوق طرف مقابل بازدارد و قید و بندی شود در مسائل زوجیت و سایر امور مربوطه… لذا حضرت امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
زن خوب، زنی است که در خلوت با شوهرش حیا را نیز از تنش خارج کند، و سپس در شرایط عادی، حیا را نیز مانند لباس به اندامش بپوشاند. (13)
حضرت فاطمه علیهاالسلام در طول مدت شوهرداری خود با امیرالمؤمنین، در هیچ فرصتی حریم آن حضرت را نادیده نگرفت و در مورد شخصیت آن بزرگوار کوتاهی نکرد. تا جایی که امیرالمؤمنین در این باره میفرمایند:
«فواللَّه ما اغضبتها… و لا اغضبتنی و لا عصت لی امرا و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان» (14)؛
سوگند به خدا زندگی با صفای من و فاطمه علیهاالسلام طوری بود که نه من او را به خشم آوردم و نه او مرا به خشم آورد و نافرمانی کرد، حتی غصههای دیگرم با حضور او و تماشای جمالش برطرف میگردید.
این حدیث شریف که از دل آتشین علی علیهالسلام در فراق فاطمه علیهاالسلام برخاسته است، نشان میدهد که دختر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله تا چه میزانی در اطاعت شوهر بود و کوچکترین اسائه ادب از او دیده نشد.
در اظهار دیگری از امیرالمؤمنین میخوانیم که آن حضرت زن و بچههایش را در وضع بسیار اسفناک (گرسنگی) دید، به فاطمه علیهاالسلام گفت: چرا از وضع خود و درد گرسنگی بچههایم مرا آگاه نساختهای؟ فاطمه علیهاالسلام در جواب فرمودند:
«یا ابالحسن! انی لاستحیی من الهی ان اکلفک ما لاتقدر علیه!» (15) ؛
یا اباالحسن! من از خدایم شرم و حیا میکنم تو را به کاری بگمارم که قدرت تهیه آن را نداری.
اگرچه تأمین رفاه زندگی زن و بچه برای شوهر در حد معمول واجب است، ولی روح ایثارگری خاندان رسالت و ولایت در تمام ابعاد زندگی، باعث شده بود که خانواده امیرالمؤمنین پیوسته در فقر و پریشانی به سر برند و لذا فاطمه از وضع مالی شوهرش آگاه بود، و میدانست که وی قدرت تهیه مایحتاج خانه را ندارد. از این جهت شرم و حیای فاطمه علیهاالسلام که از ایمان و اعتقاد او به خدا سرچشمه میگرفت میگوید: «من از خدایم شرم میکنم…»
شوخی زن و شوهر با رضایت خداوند
سلمان فارسی حکایت نماید:
روزی حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر پدرش، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وارد شد.
وقتی رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟
حضرت زهراء سلام اللّه علیها در پاسخ پدر اظهار داشت: ای رسول خدا! روز گذشته بین من و همسرم، علی بن ابی طالب علیهالسلام جریانی اتّفاق افتاد که با یکدیگر ضمن صحبت، شوخی و مزاح میکردیم و من جملهای را به عنوان شوخی به شوهرم گفتم، که موجب ناراحتی او شد. و چون احساس کردم که همسرم ناراحت است، از سخن خویش غمگین و پشیمان گشتم و از او خواهش کردم تا از من راضی و خوشحال گردد.
و او نیز عذر مرا پذیرفت و شادمان شد و با خنده روئی با من مواجه گشت و احساس کردم که از من راضی میباشد؛ ولی اکنون از خدای خود وحشت دارم که مبادا از من خشمگین و ناراضی باشد.
رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با شنیدن چنین مطالبی اظهار نمود: ای دخترم! همانا رضایت و خشنودی شوهر همانند رضایت و خوشنودی خداوند متعال خواهد بود و غضب و ناراحتی شوهر سبب نارضایتی و ناراحتی خدا میگردد.
و سپس افزود: هر زنی که خداوند را همچون حضرت مریم عبادت و ستایش کند؛ ولیکن شوهرش از او ناراضی باشد، عبادات و اعمال او مقبول درگاه خدا قرار نمیگیرد.
ای دخترم! بدان که بهترین اعمال، فرمان بُرداری و تبعیت از شوهر است، البتّه در مواردی که خلاف اسلام و قرآن نباشد بعد از آن، بهترین کارها برای زن ریسندگی است، یعنی کارهای سبک و فردی، به دور از نامحرمان را انجام دهد.
ای دخترم! هر زنی که زحمات و مشقّات خانهداری را تحمّل کند و خانهداری نماید و برای رفاه و آسایش اعضای خانوادهاش تلاش نماید، همانا او اهل بهشت خواهد بود. (16)
پینوشت:
(1) وافی، کتاب نکاح، ص 114.
(2) انساب الاشراف، ج 1، ص 324.
(3) سیره ابن هشام، ج 3، ص 106.
(4) مناقب خوازمی، ص 256.
(5) وافی، کتاب نکاح، ص 114.
(6) مناقب خوارزمی، ص 256.
(7) بحارالانوار، ج 43، ص 191.
(8) بحارالانوار، ج 43، ص 132.
(9) کشف الغمة، ج 2، ص 98.
(10) دلائل الامامة، ص 7.
(11) بحارالانوار، ج 43، ص 117.
(12) بحارالانوار، ج 77، ص 149؛ ج 71، ص 331؛ ج 78، ص 242.
(13) وسائل الشیعة، ج 14، ص 16، ح 10.
(14) عوالم، ج 11، ص 328؛ جلاءالعیون، ج 1، ص 170؛ بحارالانوار، ج 43، ص 134.
(15) بحارالانوار، ج 43، ص 59، ح 51؛ عوالم، ج 11، ص 158؛ جلاءالعیون، ج 11، ص 137.
(16) احقاق الحقّ، ج 19، ص 112 – 113.