شأن والای حضرت زهرا (س)

احترام به فاطمه (س) از نظر فقه اسلامی

شأن و مقام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و جنبه قداست آن بانوی بزرگوار، بر هر مسلمان مؤمنی، امری بدیهی و مسلم است. در فقه و فرهنگ اسلامی نیز، تجلیل و تکریم و تعظیم به حضرت فاطمه زهراء در مرتبه والایی قرار دارد که رعایت آن بر هر فرد مسلمانی در ردیف واجبات و عدم رعایت آن جزو محرمات و معاصی به شمار می‌آید. در اینجا به عنوان نمونه به چند مورد از دستورات فقهی که در باب «احترام به حضرت فاطمه علیهاالسلام» صادر شده اشاره می‌شود.

برای فرد بی وضو حرام است که اسم خداوند متعال را مس نمایند، و مس اسامی مبارک پیغمبر و ائمه و حضرت زهرا علیهاالسلام نیز اگر هتک حرمت و بی احترامی تلقی شود حرام است.

حفظ حرمت اسامی معصومین علیهم‌السّلام و زیر پانگذاشتن و دور نگه داشتن این اسامی مبارک از اماکن آلوده و ناپاک، از واجبات شرعی است.

بنا بر احتیاط واجب دروغ بستن بر حضرت زهرا علیهاالسلام روزه را باطل می‌کند. (1).

در باب دیات و قصاص فقه اسلامی نیز آمده است که متعدیان به امور اعتقادی حکم ارتداد را دارند. علامه حلی (ره) در تحریر الاحکام دراین باره می‌گوید: کسی که مادر پیامبر گرامی را یا دخترش را مورد قذف و نسبت ناروا و عمل غیر مشروع قرار دهد مرتد و از دین خارج است.

کیفر دشنام گفتن به فاطمه زهرا علیهاالسلام قتل است. بر اساس فقه اسلامی فردی که نسبت به آن بانوی مقدس هتک حرمت کند و به فحاشی و دشنام و بدگویی، زبان بگشاید مستوجب مرگ است و باید به قتل رسانده شود. امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله خود می‌فرماید: الحاق صدیقه طاهره علیهاالسلام به ائمه اطهار علیهم السّلام از فرزندانش، خالی از وجه نیست، بلی اگر دشنام به صدیقه طاهره بازگشت به دشنام و سب رسول الله صلی الله علیه وآله نماید بدون شبهه دشنام دهند کشته می‌شود. طبق نظر فقهای شیعه اگر شخصی به پیامبر صلی الله علیه وآله یا ائمه معصومین علیهم‌السّلام و حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دشنام دهد بر شنونده آن واجب است او را به قتل برساند مگر این که ترس زیان جانی و یا مالی قابل توجه یا آبرویی بر خود داشته باشد بنابراین هم وجوب قتل ثابت است و هم این که اجرای این حکم احتیاج به اجازه حاکم شرع ندارد. (2).

پس دریافتیم که از نظر فقهی اگر کسی به چهارده معصوم علیهم‌السّلام ناسزا بگوید و یا عملی توهین آمیز در مورد آنان انجام دهد حکمش قتل است. مسلماً حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یکی از حضرات معصومین می‌باشند. در روایتی از امام جعفر صادق علیه‌السّلام می‌خوانیم که فرمود: چون حضرت مهدی علیه‌السّلام ظهور کند پس از اقداماتی به کیفر قاتلان ستمگر مادرش حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌پردازد و به سراغ قبر آنان می‌رود و آنان را زنده می‌کند، و به محاکمه می‌کشد و پس از آن به دارشان آویزان می‌کند و پس از باز کردن از دار، پیکر کثیف و نحسشان را آتش می‌زند. (3).

علاوه بر حکم فقهی در مورد توهین کننده به حضرت فاطمه علیهاالسلام، اذیت حضرت فاطمه علیهاالسلام اذیت خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله است. دهها حدیث معتبر در این مورد در کتابهای شیعه و سنی آمده است.

واكنش حضرت امام خمینی (ره) به اهانت کننده به حضرت صدیقه طاهره جالب است. روز شنبه هشتم بهمن 1367 از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارشی پخش شد كه در آن شخصی با جسارت به حضرت زهرا (س) الگو بودن ایشان را رد كرد. حضرت امام در نامه‌ای خطاب به رئیس وقت سازمان صدا و سیما فرمودند:

بسمه تعالی

آقاى محمد هاشمى مدیر عامل صدا و سیماى جمهورى اسلامى

با کمال تأسف و تأثر صدای جمهوری اسلامی مطالبی در مورد الگوی زن پخش کرده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطالب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می‌گردد و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد و در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است بلا شک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است، اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسؤولین رده بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینه‌ها قوه قضائیه اقدام می‌نماید.

روح الله الموسوی الخمینی 9/11/1367 (4)

حساسیت بنیانگذار جمهوری اسلامی بر شأن والای حضرت زهرا (س) به خوبی از این واكنش و حتی نوع نگارش آن آشكار است. چنان كه این نامه فاقد سلام و تعارفات معمول و بسیار عتاب آلود است كه مشابه آن را كمتر می‌توان یافت.

حرمت فاطمه (س)

وقتی وفات پیامبر صلی الله علیه و آله فرا رسید انصار را خواست و فرمود: ای گروه انصار! وقت جدایی رسیده، آگاه باشید و کسانی که حاضرند بشنوند: بدانید که در خانه‏ فاطمه علیهاالسلام در خانه‏ من، و خانه‏ فاطمه علیهاالسلام خانه‏ من است. کسی که هتک حرمت خانه‏ فاطمه علیهاالسلام نماید حجاب خدا را هتک کرده است.

امام کاظم علیه‌السّلام هنگام ذکر این مطلب گریه‏ طولانی کرد و بقیه‏ کلامش را قطع نمود و گفت: به خدا قسم حجاب خدا را هتک کردند، به خدا قسم به حجاب خدا بی‌حرمتی کردند، به خدا قسم هتک حجاب خداوند کردند. سپس حضرت زهرا علیهاالسلام را با کلمه‏ «ای مادر جان، ای مادر» صدا زدند. (5).

مقام والای فاطمه (س)

ابی نعیم در حلیة الاولیاء به نقل از عمران بن حصین آورده است:

رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: می‌آیی با هم به عیادت فاطمه (س) برویم؟ او بیمار است. گفتم: آری. با هم (سوی خانه‏ فاطمه) روانه شدیم، تا به در خانه رسیدیم، رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله سلام کرده اذن دخول خواست و فرمود: آیا من و آنکه همراهم است (می‌توانیم) داخل شویم؟

فاطمه (س) گفت: آری، اما چه کسی همراه شماست؟ به خدا سوگند، جز عبائی، چیزی در بر ندارم.

فرمود: با عبا چنین و چنان کن.

به فاطمه آموخت که با آن عبا خود را چگونه بپوشاند.

فاطمه (س) گفت: به خدا سوگند، چیزی سر مرا نپوشانده است.

رسول اکرم ملافه ای را که در بر داشت به او داد و فرمود: با این پارچه سر خود را بپوشان.

پس فاطمه (س) به آن دو اجازه‏ ورود داد. و آن دو وارد شدند.

رسول اکرم فرمود: حالت چگونه است؟

گفت: بیمارم، و نیز طعامی برای خوردن ندارم.

فرمود: دخترکم راضیت نمی‌کند اینکه بانوی زنان دو عالمی؟

گفت: پس مریم دختر عمران چه؟

فرمود: او بانوی زنان روزگار خود و تو بانوی زنان روزگار خود هستی. به خدا سوگند تو را به همسری کسی درآوردم که آقا و سید است در دنیا و آخرت.

مراتب وجودی فاطمه (س)

وجود فاطمه سلام اللَّه علیها در یک مرتبه جلوه‌ای از عظمت خداست و در مرتبه‏ دیگر جلوه و ظهور علم خدا و شهود اوست. او از نور خدا آفریده شد (6)  و جلوه‌ای از علم خدا گشت. و مرتبه‏ دیگر او تنزلش در مرتبه‏ عرش است که رسول اعظم اسلام صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند:

«أنا و علی و فاطمة والحسن والحسین کنّا فی سرادق العرش نسبّح اللَّه» (7)؛

من، علی، فاطمه، حسن و حسین صلوات اللَّه علیهم در سایبان عرش بودیم و خدا را تسبیح می‌گفتیم.

و در جای دیگر فرمودند: «علَّقه فی قرط العرش» (8)؛

او را زینت عرش قرار داد.

و نیز فرمودند: «کانت فی حقّة تحت ساق العرش» (9)؛ او در ظرفی کوچک در زیر ساق عرش بود.

مرتبه‏ دیگر وجود فاطمه سلام اللَّه علیها تنزل نورش در آسمانها و زمین است، چنانکه نبی گرامی صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند:

«… ثمّ فتق نور ابنتی فخلق منه السّموات و الأرض فالسموات و الأرض من نور ابنتی فاطمة و نور ابنتی فاطمة من نور اللَّه» (10).

«… سپس نور دخترم را شکافت و از آن آسمانها و زمین را آفرید؛ پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه سلام اللَّه علیها است و نور او از نور خداست».

مرتبه‏ دیگر نور این بانوی بزرگ تنزلش در میوه ای از میوه های بهشت بود که در برخی از اخبار آن میوه «خرما» و در برخی «سیب» بیان شده است. و در نهایت تنزل نور است در صلب رسول گرامی اسلام محمد صلّی اللَّه علیه و آله و قرار گرفتن آن در رحم خدیجه علیهاالسلام. (11).

مقام و منزلت حضرت زهرا (س) در نزد حضرت رسول (ص)

از ویژگی های منحصر به فرد آن حضرت که هیچ یک از اولیاء و اوصیاء حتی امامان و پیشوایان پاک اسلام صلوات الله علیهم اجمعین این ویژگی را دارا نبودند، آنست که حضرت رسول بر دستهای حضرت زهراء بوسه ‏زده نه یک بار، بلکه چندین بار، نه در یک جا بلکه در جاهای مکرر که هرگاه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد می‌شد دستش را گرفته و می‌بوسید و او را در جایگاه خود می‌نشانید. (12).

روزی حضرت زهرا علیهاالسلام به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم رسید حضرت از او استقبال کرده دستهایش را بوسید و بعد به هنگام خداحافظی بار دیگر دستهایش را بوسیده و او را بدرقه فرمود، راوی گوید: عرض کردم، ای رسول خدا! چنین کاری را درباره هیچ کس از شما ندیده ام… تا آنکه فرمود: من این کار را جز به فرمان پروردگارم انجام ندادم.

فاطمه نامها را نیازارید

روح قدسی فاطمه زهرا علیهاالسلام و شخصیت والای او دارای عظمتی است که نه تنها او بلکه نام و نشان او نیز برای بزرگان بلکه حضرات معصومین علیهم السّلام قابل تکریم و احترام بوده و در هنگام شنیدن نام آن بزرگوار تحت تأثیر قرار گرفته و ضمن ابراز اندوه از غم مادر عظیم الشأن خود دستور بر احترام ویژه قائل بودن برای نام فاطمه زهرا علیهاالسلام می‌دادند.

از جمله روایتی از حضرت صادق علیه‌السّلام به این شرح آمده است:

سکونی گوید:

بر امام صادق علیه‌السّلام وارد شدم در حالی که غمگین و پریشان خاطر بودم. حضرت به من فرمود: ای سکونی! غم و اندوهت از چیست؟

عرض کردم: دختری نصیبم شده است… پس حضرت فرمود: او را چه نام نهاده ای؟

عرض کردم: فاطمه (س)

فرمود: آه! آه!

آنگاه دستش را بر پیشانی گذاشت و فرمود:… حالا که او را فاطمه نام نهاده ای پس او را دشنام مده و نفرین مکن و کتک مزن. (13).

بزرگداشت ولادت زهرا (س)

بیستم ماه جمادی الآخر روز میلاد فرخنده فاطمه زهرا علیهاالسلام است. نسبت ‏به این روز چند عمل وارد شده است. فلسفه این اعمال گرامیداشت روز ولادت آن حضرت علیهاالسلام و در نتیجه تحکیم پیوند معنوی با آفریدگار است.

این اعمال که در مسار الشیعة و مفاتیح الجنان آمده است عبارتند از:

شادمانی کردن.

روزه گرفتن.

انجام کارهای نیکو از قبیل صدقه دادن و….

زیارت آن حضرت علیهاالسلام.

بزرگداشت روز ازدواج فاطمه (س)

ازدواج فاطمه علیهاالسلام با علی علیه‌السّلام رخداد مهمّی در تاریخ است که برکات این ازدواج همچنان می‌جوشد و فزونی می‌یابد درختان پربار معرفت و گلهای عطرآگین معنویت در باغ ازدواج این دو شخصیت رویید و همچنان می‌روید.

از این روی باید این نقطه عطف تاریخی را در تاریخ گرامی داشت و به همین جهت اسلام برای این روز حساس و تعیین‏کننده وظایفی قرار داده است؛ مانند:

روزه گرفتن (14).

خواندن نماز حضرت فاطمه علیهاالسلام (15).

ناگفته نماند در تعیین روز ازدواج فاطمه علیهاالسلام سه نظر وجود دارد.(16).

اول ذی الحجه روز ازدواج بوده است.

بیشتر این نظر را برگزیده اند.

ششم ذی الحجه روز ازدواج بوده است.

بیست و یکم محرم ازدواج رخ داده است.

بزرگداشت روز شهادت فاطمه (س)

 بزرگداشت‏ شهادت فاطمه علیهاالسلام به عنوان سرآغاز مصیبتهای اهل بیت، معنی و پیام خاصی در بر دارد چه آنکه تفسیر درست مصیبتهای بعدی با بزرگداشت ‏شهادت او آشکار می‌شود.

از این روی وظایف خاصی برای بزرگداشت این روز وارد شده است. مانند:

بر پا داشتن مراسم حزن و عزا. (17)

در این زمینه شیخ مفید می‌گوید: در روز شهادت فاطمه (س) حزن و اندوه مؤمنین تازه می‌شود. (18)

خواندن زیارت حضرت علیهاالسلام (19)

پینوشت:

(1) رساله عملیه حضرت امام (قدس سره).

(2) جواهر، ج 41 ص 437.

(3) بحار، ج 52، ص 386.

(4) صحیفه‏ نور، ج 21، ص 76.

(5) بحار الانوار، ج 22، ص 476، ح 27.

(6) نور ابنتی فاطمة من نور اللَّه، بحار الانوار، ج 15، ص 10.

(7) بحارالانوار، ج 15، ص 21، ح 34.

(8) بحارالانوار، ج 43، ص 17.

(9) بحارالانوار، ج 43، ص 4، ح 3، به نقل از معانی الاخبار.

(10) بحارالانوار، ج 15، ص 10، ح 11.

(11) بحارالانوار، ج 43، ص 8، ح 11.

(12) مرندی نجفی، ملتقی البحرین، ص 24.

(13) كافی، ج 6، ص 48.

(14) بحارالانوار، ج 43، ص 92.

(15) جواهر الکلام، ج 12، ص 198، بحارالانوار، ج43، ص 92.

(16) بحارالانوار، ج43، ص 92.

(17) مسار الشیعة.

(18) مسار الشیعة.

(19) مفاتیح الجنان.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا