رضامندی زهرا (س)
رضا غیر از رضوان است. رضا خشنودی بنده از خدا و رضوان خشنودی خدا از عبد است. و این رضا هدف سالک و غایت عارف است که در آن زیارت آمده است. “واجعل… الرضا بقضائک و قدرک اقصی عزمی و نهایتی و ابعد همی و غایتی”. (1) .
و رسیدن به”حیات طیبه” و “بهشت حضور”، در گرو تحصیل همین رضاست.
“یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی”. (2) .
و اگر بر لبهای خشکیده حسین علیهالسلام در صحرای تفتیده نینوا، شکوفههای رضا جوانه زد، تعجبی نیست که او این درس را از مادر گرفته بود.
این زمزمه همیشه زهرا بود.
“رضیت بما رضیی الله و رسوله”. (3) .
“رضیت بالله ربا و بک یا ابتاه نبیا و بابن عمی بعلا و ولیا”. (4) .
“یا ابة سلمت و رضیت و توکلت علی الله”. (5) .
سلمان میگوید: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم که به ناگاه زهرا علیهاالسلام با حالتی محزون و گرفته وارد شد و از حسادت و طعنه زنان قریش و ملاکهای جاهلی آنان در ازدواج، به پدر شکایت برد تا بدین وسیله با ارشاد رسول صلی الله علیه و آله آن زنان به هدایتی برسند و از معیارهای جاهلی که دنیاپرستی بود، دست بردارند.
پدر حضورش را گرامی داشت و دست لطف و مهربانی بر سر او کشید. آن گاه فرمود: این عقد به امر خدا بوده و شما دو تن برگزیده خدا و همتای هم هستید.
زهرا خوشحال و مسرور سر به آسمان برداشت و گفت:
“رضیت ما رضی الله و رسوله”.
رسول صلی الله علیه و آله که شکوفههای خنده را بر لبهای زهرا علیهاالسلام دید، باز هم ادامه داد و از مقام و منزلت شویش علی علیهالسلام آن قدر گفت و گفت تا آنجا که زهرا علیهاالسلام از شوق به وجد آمد و در دم ایستاد و بی اختیار چنین بر زبان آورد.
“رضیت بالله ربا و بک یا ابتاه نبیا و بابن عمی بعلا و ولیا”.
آن گاه که علی علیهالسلام زهرا علیهاالسلام را از رسول صلی الله علیه و آله خواستگاری کرد، پدر با دخترش به مشورت نشست. زهرا علیهاالسلام به احترام پدر میگوید: نظر شما چیست؟ رسول صلی الله علیه و آله میفرماید: “اذن الله فیه من السماء”؛ خدا از آسمان اجازت فرمود.
زهرا علیهاالسلام در حالی که تبسمی ملیح بر چهره داشت زیر لب گفت:
“رضیت بما رضی الله و رسوله”.
روزی حسین علیهالسلام در دامان زهرا علیهاالسلام بود، رسول صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفت و آن گاه قاتلینش را لعن کرد.
زهرا علیهاالسلام پرسید: پدر جان چه میگویید؟ رسول صلی الله علیه و آله گفت: از مصایب او یاد میکنم، گویا هم اکنون جایگاه شهادت او و یارانش و سبقت آنان در شهادت را میبینم. زهرا علیهاالسلام از قاتل و مکان شهادت فرزندش پرسید. رسول صلی الله علیه و آله فرمود در کربلا و به دست بدترین افراد. آن گاه رسول صلی الله علیه و آله از عظمت و منزلت حسین علیهالسلام میگوید و وقتی که “انالله” و گریه زهرا علیهاالسلام را میشنود، باز هم از فضایل حسین علیهالسلام میگوید که دیگر زهرا علیهاالسلام طاقت نمیآورد و میگوید:
“یا ابة سلمت و رضیت و توکلت علی الله”. ای پدر جان! در برابر خواست خدا تسلیم و راضیام و بر او توکل میکنم.
به راستی که ورودیه “رضا” کم نبود که گذشتن از تمامی هستی بود و زهرا علیهاالسلام گذشت. و اگر میوه رضا که در صحرای تفتیده طف، آن گونه بر لبها خشکیده حسین علیهالسلام به چله نشست و فریاد “رضی الله رضانا اهل البیت” را ثمر داد، از آن روی بود که در خانه سبز فاطمه علیهاالسلام و با دست های پر توان باغبانی چون او به غرس نشسته بود. خط سرخ حسین علیهالسلام تداوم خانه سبز فاطمه علیهاالسلام است.
پینوشت:
(1) مفاتیح الجنان، زیارت جامعه ائمة المؤمنین.
(2) سوره فجر، که همان سورة الحسین علیهالسلام است.
(3) بحارالانوار، ج 42، ص 149- 151.
(4) بحارالانوار، ج 42، ص 149- 151.
(5) ج 44، ص 264 و 221.