اهمیت خانه داری از نظر فاطمه
فاطمه زهرا علیهاالسلام پاره پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمود:
«ادْنی ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها اَنْ تَلزَمَ قَعْرَ بَیتِها» (1) ؛
نزدیکترین هنگام به خدا هنگامی است که زن در خانه است.
و این، تفسیر روایت معروفی است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده که فرمودند:
«مَسْجِدُ الْمَرْأَةِ بَیتُها»؛
مسجد زن خانه اوست.
زیرا مهمترین هدف مسجد تربیت الهی انسانهاست و خانه و دامن مادر نیز محل تربیت آنهاست.
شاد شدن فاطمه به خاطر تقسیم کارها
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمود: میان علی و فاطمه علیهاالسلام درباره تقسیم کارها بحث شد. برای حل این مشکل خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله رفتند و پیغمبر صلی الله علیه وآله کارهای منزل را این گونه تقسیم کرد: کارهای مربوط به داخل خانه به عهده فاطمه و کارهای خارج از خانه به عهده علی علیهالسلام باشد. فاطمه علیهاالسلام به قدری از این تقسیم خوشحال شد که گفت: جز خدا کسی نمیداند تا چه اندازه از این تقسیم خوشحال شدم که رسول خدا صلی الله علیه وآله کار مردان را (کاری را که موجب تماس با مردان است) از عهده من برداشت. (2)
کارهای فاطمه سلام الله علیها در خانه علی علیهالسلام
روزی امیرالمؤمنین به یکی از اصحاب خود فرمود: میخواهی جریانی از زندگانی خودم با فاطمه علیهاالسلام را برایت تعریف کنم؟ فاطمه علیهاالسلام آنقدر در خانه من با مشک آب حمل کرد که اثر آن در سینهاش پدیدار شد. آنقدر به وسیله آسیای دستی گندم آرد کرد که دستش تاول زد. آنقدر خانه را جاروب کرد که بر لباس او گرد و خاک نشست. آنقدر آتش زیر دیگ روشن کرد که لباسش دودهای و سیاه شد. او زیاد کار کرد و بسیار هم آسیب دید. (3)
حفظ آبروی خانواده
یکی از ویژگیهای حضرت فاطمه علیهاالسلام این بود که آن بزرگوار در حفظ حریم خانواده، به ویژه شوهرش فوقالعاده حساس بود و تمام مشکلات و نارسائیها را تحمل نمود، ولی خم به ابرو نیاورد و آبروی علی علیهالسلام را حفظ کرد.
با اینکه شخصیت فاطمه علیهاالسلام در جهان اسلام جایگاه خاصی داشته و دارد، ولی او در انتقال از خانه پدر به خانه شوهر، به یک خانه محقر و دورافتاده استیجاری که صاحب آن حارثه بن نعمان بود، پناه برد و دور از هرگونه امکانات زندگی، با خاکهای نرم، اتاق عروسی را صاف کرد و هرگز محرومیت رفاهی را به رخ علی نکشید و به دیگران نگفت(4)
امیرالمؤمنین علیهالسلام برای رفع گرسنگی خانوادهاش، به سراغ خانه یک مرد یهودی به نام شمعون رفت و مشکل خود را با او در میان گذاشت و از او مقداری جو خواست، لذا چنین فرمود:
«هل لک ان تعطینی جزة من الصفوف تغزلها لک ابنة محمد بثلاثة اصوع من شعیر؟ قال: نعم، فاعطاه فجاء بالصوف و الشعیر و اخبر فاطمة صلی الله علیه وآله فقبلت و اطاعت ثم عمدت….» (5) ؛
آیا تو مقداری از پشم را در برابر نه کیلو جو در اختیار من قرار میدهی که دختر پیامبر خدا فاطمه زهرا آن را برایت بریسد؟ شمعون گفت: بلی. آنگاه علی علیهالسلام پشم و جو را گرفت و به خانه آورد و جریان را به آن بانوی بزرگوار گفت، آن حضرت نیز کار استیجاری را پذیرفت، و شروع به کار کرد….
پیامبر به فاطمه کمک میکند
رسول خدا صلی الله علیه وآله به منزل علی علیهالسلام وارد شد، او را دید که همراه فاطمه علیهاالسلام مشغول آسیا کردن هستند، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: کدام یک خستهترید؟ علی علیهالسلام عرض کرد: فاطمه، ای رسول خدا صلی الله علیه وآله! پیامبر صلی الله علیه وآله به فاطمه علیهاالسلام فرمودند: دخترم! برخیز، و فاطمه برخاست و پیامبر صلی الله علیه وآله به جای او نشست و علی علیهالسلام را در آرد کردن دانهها یاری فرمود. (6)
پینوشت:
(1) بحارالانوار، ج 43، ص 92؛ ج 100، ص 250؛ مناقب ابن مغازلی، ص 381؛ مقتل خوارزمی، ص 62.
(2) بحارالانوار، ج 43، ص 81.
(3) محجة البضاء، ج 4، ص 208.
(4) بحارالانوار، ج 19، ص 113.
(5) بحارالانوار، ج 35، ص 237.
(6) بحارالانوار، ج 43، ص 50 – 51؛ بیت الاحزان، ص 21.