آیا تنها دلیل بر جواز لعن دشمنان حضرت زهرا سلام الله علیها خشنودی ایشان است یا علت دیگری هم وجود دارد؟

اصل اولیه در انسان این است كه دارای شخصیت و كرامت و خلیفه خداوند بر روی زمین است.

«لقد كرمنا بنی آدم»؛ (1)

«انی جاعل فی الارض خلیفة» ؛ (2)

و بر این اصل لعن و تحقیر هیچ كس جایز نیست. لكن هرگاه انسانی با افعال و كردار خود از ساحت انسانیت ساقط شد، حرمت و كرامت خود را نقض نموده، در این صورت لعن او چه بسا سزاوار باشد. به همین علت در قرآن كریم و روایات، گروه‌هایی مورد لعن خدا و پیامبر و اهل بیت قرار گرفته اند. كه به بعضی از آنها اشاره می‌كنیم؛

با یادآوری این نكته كه این آیات و روایات به ما قاعده كلی می‌دهد. در نتیجه هر فردی مصداق آن قاعده قرار گیرد، چه افراد مورد سؤال و چه افراد دیگر، لعنش جایز خواهد بود.

1- كافران،  «ان الله لعن الكافرین و اعد لهم سعیرا»؛  (3)

2- ظالمین،  «الا لعنة الله علی الظالمین»؛  (4)

3- كسانی كه آیات خداوند را انكار و با پیامبر مخالفت كنند. (5)

4- كسانی كه پیمان شكنی می‌كنند، خصوصاً اگر طرف عهد خدا و رسول باشند.

5- «فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیة»؛ (6)

«پس چون پیمان شكستند آنان را لعنت كردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم.»

6- «ان الذین یؤزون الله و رسوله لعنهم فی الدنیا و الاخرة»؛ (7)

كسانی كه خدا و رسولش را آزار و اذیت كنند.

7- كسانی كه كتمان حقیقت كنند. (8)

8- دروغگویان و كسانی كه خود را در صف مقابل پیامبر و اهل بیت قرار دهند. (9)

البته گروه‌های دیگر هم هستند كه ما به همین مقدار بسنده می‌كنیم (10)

حال با یك نگاه اجمالی به تاریخ صدر اسلام به روشنی معلوم می‌شود كه این افراد استحقاق لعن دارند یا نه؟

 آیا غصب و تجاوز به حقوق دیگران، خصوصاً اگر شخص معصوم باشد از مصادیق ظلم می‌باشد یا نه؟ آتش زدن احادیث پیامبر، تبعیض در حقوق، فرق گذاشتن میان مسلمانان عرب و عجم از مصادیق ظلم می‌باشد یا خیر؟ روشن است كه اینها از نمونه های بارز ظلم هستند و تمام این موارد در تاریخ صدر اسلام توسط برخی واقع شده.

نکته دیگر آن که وقتی پیامبر اكرم (ص) اسامه را به فرماندهی لشكر معین فرمودند و افرادی را اسم بردند كه در این جنگ شركت كنند از آن جمله خلیفه اول و دوم، و آنها مخالفت كردند و از عمل به دستور پیامبر سرباز زدند. آیا این عمل مخالفت با دستور پیامبر و خدا نبود؟

لعن به خاطر، سرپیچی از فرمان خدا و رسول خدا است. زیرا تمرد، ایذاء خدا و رسولش می‌باشد و كسانی كه خدا و رسولش را اذیت كنند در دنیا و آخرت مورد لعن هستند.

اما آزار پیامبر (ص) مفهوم وسیعی دارد و هرگونه كاری كه او را آزار دهد شامل می‌شود. اعم از فكر و الحاد و مخالفت دستورات خداوند و نسبت های ناروا و تهمت و ایجاد مزاحمت به پیامبر، حتی از روایاتی كه شیعه و سنی قبول دارند و نقل كرده اند، استفاده می‌شود كه آزار خاندان پیامبر مخصوصاً علی و فاطمه نیز آزار خدا و رسولش می‌باشد. با توجه به موقعیت و شخصیت حقوقی علی علیه السلام در قرآن و نزد پیامبر، غصب حق آن حضرت، آزار خدا و رسولش می‌باشد.

 پیامبر فرموده است:

«فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی»؛ (11)

فاطمه پاره تن من است، هر كس او را به خشم درآورد مرا به خشم درآورده است.

«ان فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها»؛ (12)

فاطمه پاره تن من است هر كه او را آزار دهد مرا آزرده.

آنان فاطمه پیامبر را اذیت كردند و موارد مختلف دیگر كه در كتب تاریخ آمده است پیامبر (ص) را نیز اذیت می‌كردند، چه در حال حیات و چه پس از رحلت.(13)

پینوشت:

(1) اسراء، آیه 70.

(2) بقره، آیه 30.

(3) احزاب، آیه 63.

(4) هود، آیه 18؛ قصص، آیه 42؛ اعراف، آیه 44.

(5) هود، آیه 59.

(6) مائده، آیه 13.

(7) احزاب، آیه 57.

(8) بقره، آیه 159 و 89.

(9) آل عمران، آیه 61.

(10) و جهت آگاهی از روایات دیگری در این زمینه ر.ک:

 به وسائل الشیعة، ج 4، كتاب الصلاة و بحار الانوار، ج 72، باب 106 و 107.

(11) صحیح بخاری، جزء 5، ص 26.

(12) صحیح مسلم، ج 4، ص 1903، باب فضائل فاطمه.

(13)‌ برای آگاهی بیشتر ر. ك:

اجتهاد در مقابل نص، علامه سید شرف‌الدین موسوی ترجمه استاد علی دوانی.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا