مرثیه 18
طفل شهید گلی که فصل خزان بر دمید، محسن بود! گلی که رنگ چمن را ندید، محسن بود! گل همیشه بهار علی، که از بیداد چو غنچه جامه به پیکر درید، محسن بود! کنار …
مدح 18
گهر بحر کرامت انسیهی حورا سبب اصل اقامت اصلی که ببالید بدو نخل امامت نخلی که ز تولید قدش زاد قیامت گنجینهی عرفان، گهر بحر کرامت در باغ نبی طوبی افراخته قامت در ساحت …
مرثیه 17
سند معتبر دستی به دست محسن و یک دست بر کمر با سینه ای از آتش مسمار، شعله ور افتد ز حزن، لرزه بر اندام عرشیان اینگونه گر ز صحنه‌ی محشر کنی گذر اِحقاق …
مدح 17
بحر نبوت فاطمه ام الائمه عصمت کبری بضعهی خیر الانام و زهرهی زهرا پرده نشین سرادقات جلالش تکیه گزین سلیل رفعت لولا آنکه به حورای اصل گشته ملقب وانکه به عذرای دهر گشته مسما …
مرثیه 16
مگر از که شکوه دارد؟! نشناخت زمانه، قدر زهرا او گوهرِ در صدفْ نهفته ست در مدحتش، از هزار یک هم ناگفته، هر آن كه هر چه گفته ست! او همسر خانه دار مولاست …
مدح 16
گلزار زهرا سلام الله علیها ای ز نور چهره‌ات تابنده ماه و مشتری خیره چشم اختران گنبد نیلوفری آفتاب برج عصمت، گوهر درج عفاف شمع بزم آفرینش مهد فضل و سروری در حریم عفتش …
مرثیه 15
نشان قهرمانی جوانی گرچه بهاری، زندگانی را ولی از بس ستم دیده، نمی‌خواهم جوانی را! الا ای خاتم پیغمبران! برخیز و بین حالم فلک با رفتنت بگرفت از من، شادمانی را اگر خواهی بدانی …
مدح 15
آیهی رحمت آیهی رحمت ز عرش کبریا آورده اند مژده ای دیگر به ختم الانبیا آورده اند باز در بیت رسالت رفت و آمد از سماست عرشیان بر فرش روبس از سما آورده اند …
مرثیه 14
آیینه شکست مخزن سر خدا را چو عدو سینه شکست آه برخاست بر افلاک که، آیینه شکست! این همان آینه‌ی غیب نمای ازلی است که در او شعشعه‌ی نور نبی است و ولی است …
