ولایت

عرض ولایتش بر موجودات

در ضمن حدیث معراج آمده است که خداوند فرمود: ای محمد! من، تو و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از فرزند ان حسین را از نور خودم آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه کردم، هر کس آن را پذیرفت در نزد من از مؤمنین به حساب آمد و هر کس آن را منکر شد، در نزد من از گمراهان محسوب شد، ای محمد! اگر بنده‌‏ای از بندگان من آن قدر مرا بپرستد و عبادت کند که از کار افتد و از لاغری و ناتوانی بسان مشک خشکیده و فرسوده‏ شود و بعد به هنگام ورود بر من منکر ولایت شما باشد او را نخواهم آمرزید تا اینکه اقرار به ولایت شما نماید.

ای محمد! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ گفتم: آری، پروردگارا! فرمود: نگاه کن، من به طرف راست عرش نگریستم، و اسم خود را دیدم و اسم علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن را و اسم مهدی را در وسط آن به گونه‏ ای دیدم که گویا ستاره‏‌ای درخشان است فرمود: ای محمد! اینان حجت های من بر آفریدگانم می‌باشند و این آن کسی است که از فرزندان تو، به شمشیر قیام می‌کند و از دشمنانم انتقام می‌گیرد. (1).

اطاعت و فرمانبرداری از فاطمه (س)

حضرت باقر علیه‌السلام در ضمن حدیثی طولانی پیرامون حضرت زهرا علیهاالسلام می‌فرماید: اطاعت ایشان بر تمامی آفریدگان خداوند از جن و انس، پرندگان و حیوانات وحشی و پیامبران و ملائکه فرض و واجب بود. (2).

محمد بن سنان گوید: نزد حضرت جواد الائمه علیه‌السلام بودم و سخن از اختلاف شیعه به میان آمد فرمود: ای محمد! همانا خداوند متعال پیوسته در وحدانیت خود یکتا بود، آن گاه محمد و علی و فاطمه را آفرید، آنان دوران زیادی مکث کردند و بعد از آن خداوند تمامی موجودات را آفرید و آنان را بر آفرینش موجودات گواه گرفت و اطاعت آنان را بر موجودات اجراء فرمود و امور موجودات را به آنان واگذار کرد، آنان هر آن چه را که خواستند حلال و هر آن چه را که خواستند حرام نمودند، البته هیچ چیزی را جز آن چه را که خداوند خواسته بود نمی‌‏خواستند.

بعد فرمود: ای محمد! این همان آئینی است که هر کس از آن پیش افتد از دین خارج شده و هر کس عقب بماند نابود گشته و هر کس ملازم و همراه آن باشد به حق پیوسته است. این مطلب را غنیمت بشمر، ای محمد! (3).

علامه مجلسی قدس ‏سره در شرح این حدیث گوید: آنان را بر آفرینش موجودات گواه گرفت یعنی در حضور و جلو روی آنان موجودات را آفرید و آنان بر کیفیت خلقت و رموز آن اشراف داشتند اطاعت آنان را بر موجودات اجراء فرمود یعنی اطاعت آنان را بر تمام موجودات حتی جمادات و موجودات آسمانی و زمینی واجب ساخت و امور موجودات را به آنان واگذار کرد یعنی حلال و حرام کردن و بخشیدن و نبخشیدن را، هر چند ظاهر عبارت این معنی را می‌‏رساند که تدبیر موجودات از حرکات و سکنات و ارزاق و عمرها و امثال آنها را به آنان واگذار کرد. (4).

ابوسعید خدری گوید: در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم مردی از راه رسید و از حضرت پرسید که درباره فرمایش خداوند که فرمود: «استکبرت أم کنت من العالین» توضیح دهید که اینان چه کسانی هستند که از ملائکه مقربین برتر و بالاترند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من و علی و فاطمه و حسن و حسین می‌باشیم که در سرادق عرش بودیم و خداوند را تسبیح می‌کردیم و ملائکه با تسبیح ما تسبیح کردند دو هزار سال پیش از آنکه خداوند آدم علیه‌السلام را بیا فریند، هنگامی که خداوند آدم را آفرید به ملائکه دستور فرمود که بر او سجود کنند، و مأمور به سجود نشده بودند مگر بخاطر وجود ما، همه ملائکه سجده کردند به جز ابلیس که خودداری کرد. خداوند متعال به او فرمود: «ای ابلیس! چه چیز تو را باز داشت از اینکه بر آن چه که من با دست قدرت خود آفریدم سجده کنی؟ آیا استکبار ورزیدی یا از موجودات اعلی و برتر بودی» یعنی از این پنج تنی که اسامی آنان در سرادق عرش نوشته شده بود، پس ما هستیم آن باب خدایی که از آن در وارد می‌شوند و هدایت یافتگان به وسیله ما هدایت می‌‏شوند، هر کس ما را دوست داشته باشد خداوند او را دوست داشته و به بهشتش وارد می‌سازد و هر کس با ما دشمنی کند خداوند او را دشمن دارد و به آتشش داخل می‌‏کند و دوست ندارد ما را مگر کسی که زادگاهش پاک و پاکیزه باشد. (5).

دلایل ولایت معصومین

آنچه دلالت بر ولایت آن بانوی مکرّمه می‌نماید، خواه در خصوص ایشان یا در ضمن ولایتی که برای بقیه معصومین علیهم‏ السلام وجود دارد فراوان است:

از جمله سخن امام حسن عسکری علیه‌السلام است که فرمودند:

«فاطمة حجّة الله علینا»

فاطمه علیهاالسلام حجّت پروردگار بر ما ائمّه می‌‏باشد (6).

و نیز حدیث کساء و سخن پیامبر صلی الله علیه وآله که فرمود: «لولا علی لما کان لفاطمة کفو آدم فمن دونه»

اگر علی علیه‌السلام نبود همتایی برای فاطمه علیهاالسلام یافت نمی‌شد از آدم علیه‌السلام تا دیگران(7).

و همچنین ادلّه‌ای که به تساوی آن مکرّمه با حضرت علی علیه‌السلام دلالت می‌کند.

و همچنین ادلّه‌ای که دلالت بر افضل بودن ایشان بر تمام پیامبران می‌کند به ضمیمه ادلّه ای که درجات مختلفی از ولایت را برای پیامبران ثابت می‌کند.

و احادیثی مانند «عبدی اطعنی تکن مثلی» که ولایت را برای هر بنده مطیع پروردگار ثابت می‌کند که به طریق اولی بر ولایت آن بانو دلالت می‌کند.

و نیز: قول حضرت علی علیه‌السلام که فرمود: «الخلق بعد صنایعنا»

ما ساخته پروردگاریم و مخلوقات ساخته ما هستند.

و این که خداوند دین خود را به رسولش تفویض نمود و هم چنانکه معصومین علیهم‏‌السلام جایگاه مشیت و اراده خدایند و اراده حق در آنها متحقق می‌شود.

این ادلّه و دلیلهای دیگر ولایت را برای آن حضرت اثبات می‌کند.

از آیات قرآن نیز آنچه دلالت بر ثبوت ولایت برای همه آنها می‌کند آیه شریفه «النّبی اولی بالمؤمنین…» (8) است به ضمیمه آیات و روایات متواتره، زیرا آنها همگی نور واحدند و هرچه برای اوّل ایشان باشد برای آخرین آنها نیز ثابت است. و همچنین آیه شریفه: «إنّما ولیکم الله…» (9)، ولایتی در مرتبه ولایت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای آنها ثابت می‌کند هرچند از نظر فضیلت، درجات متفاوتی دارند. حضرت علی علیه‌السلام در درجه بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. و حضرت زهرا علیهاالسلام در درجه بعد از حضرت علی علیه‌السلام است. یا طبق بعضی از روایات با او مساوی می‌باشد. بعد از ایشان امام حسن علیه‌السلام و پس از او امام حسین علیه‌السلام، سپس حضرت مهدی علیه‌السلام است. و بعد از حضرت مهدی علیه‌السلام، امامان قبلی در درجه فضیلت قرار دارند. این نتیجه ‏ای است که از بعضی احادیث استفاده می‏شود.

ولایت تکوینی علمی حضرت زهرا (س)

مراد از ولایت تکوینی یا ولاء تصرف نوعی تسلط و اقتدار و قافله ‏سالاری معنوی می‌‏باشد که در قسم ولایت تکوینی علمی آن دستیابی به علوم غیبی و خزانه‌داری معارف بی ‏پایان و اطلاع از گذشته و حال و آینده می‌‏باشد.

حضرت زهرا علیهاالسلام در این جهت به برتری و امتیازی شگفت انگیز نائل آمده به شکلی که خود صاحب کتاب آسمانی صحیفه فاطمیه است که در آن همه احکام و معارف دینی و تمامی اخبار و گزارشهای تاریخی از اقوام و رهبران خوب و بد وجود دارد.

در کتاب جنة العاصمة از آیت الله میرجهانی آمده است:

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، مانند پروردگار و شوهر عالی مقدار خود عالمه بماکان و ما یکون و ما هو کائن بوده، یعنی گذشته و حال و آینده، همه را می‌دانسته به علم هو کائن در مواردی که خدا می‌خواست و اقتضاء داشت اظهار می‌‏فرمود و هر چه را می‌‏خواست بداند اراده می‌کرد و می‌‏دانست. (10)

همچنین در روایات دینی ما به نقل از پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه وآله در وصف ولایت علمی حضرت زهرا علیهاالسلام چنین آمده است:

قال رسول الله صلی الله علیه وآله:

«… یا عَلَی أنْفِذْ لِما اَمَرَتْکَ بِهِ فاطِمَةُ فَقَدْ اَمَرْتُها بِأَشْیاءَ أَمَرَ بِها جَبْرَئیلُ علیه‌السلام…»؛

یا علی! به انجام رسان آنچه را که فاطمه علیهاالسلام بدان امر می‌کند، زیرا که بی شک من او را به چیزهایی امر کرده‌ام که جبرئیل علیه‌السلام به آنها امر کرده است. (11).

قال رسول الله صلی الله علیه وآله:

«… یا عَلِی! إِنِّی اُوصِیتُ فاطِمَةَ ابْنَتِی بِأَشْیاءَ وَ اَمَرْتُها اَنْ تُلقِیها اِلَیکَ فَانْفَذْها فَهِی الصَّدِقَةُ الصَّدُوقَةُ…»؛ یا علی! هر آینه دخترم را به چیزهایی سفارش کرده‏ ام. و او را امر نموده ‏ام تا آنها را به تو برساند. پس تو آنها را به انجام رسان که او راستگوست و راستگویی در ذات اوست. (12).

همچنین در فلسفه نام گذاری حضرت زهرا علیهاالسلام روایاتی وجود دارد که به نوعی حکایت از ولایت علمی حضرت می‌‏نماید.

از ابو جعفر امام محمد باقر علیه‌السلام نقل است که فرمود: «واللّه لقد فطمها اللّه تعالی بالعلم و عن الطمث فی المیثاق». چنان چه در همان حدیث از رسول خدا صلی الله علیه وآله از خدای تعالی قبل از این فقره از حدیث نقل فرموده که خدای تعالی فرمود: «انی فطمتک بالعلم»؛ تو را منقطع ساختم به علم از همه زنها. بدان که عمق دریای علم حضرت زهرا علیهاالسلام نه اندازه‌ای است که صاحبان ولایت جزئیه بتوانند به آن پی ببرند و مراد بی بی علیهاالسلام از ما لم یکن که در دلیل اول ذکر شد اسراری است که نه در نزد خداوند متعال مکنون و مخزون است و آن غیر از حوادث کونیه و بیرون از محتویات لوح محفوظ و لوح محو و اثبات است که از خصایص صاحبان ولایت مطلقه است تا چه رسد به علوم سائر انبیاء غیر از پدر بزرگوارش و کسی سزاوار چنین مقام و مرتبه ای است که به فرمایش حضرت امام محمد باقرعلیه‌السلام که خدا او را به سبب علم منقطع ساخته است از دیگران در عالم میثاق. (13).

در کتاب شریف نهج الحیاة نیز در مقام وصف ارتباطات دو حجت خدا یعنی حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام روایاتی از جناب عمّار با این مضمون نقل شده است.

عمار یاسر نقل می‌کند: روزی حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام فرمود:

«اُدْنُ لِأُحَدِّثَکَ بِما کانَ وَ بِما هُوَ کائِنٌ وَ بِما لَمْ یکُنْ اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ حینَ تَقُومُ السَّاعَة»؛

علی ‏جان! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتّفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت هنگامه برپایی رستاخیز عمومی. (14).

باز در مورد صحیفه فاطمیه در روایتی آمده است:

«وَ اَمَّا مُصْحَفُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فَفیهِ ما یکُونَ مِنْ حادِثٍ وَ اَسْماءِ مَنْ یمْلِکُ اِلی اَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ مصحف فاطمه علیهاالسلام کتابی است که تمام حوادث و اخبار غیبی و جریاناتی را که پادشاهان تا روز قیامت انجام می‌دهند آمده است. (15)

ولایت تکوینی عملی حضرت زهرا (س)

ولایت تکوینی عملی نوعی استیلاء و حکم فرمایی برخاسته از عبودیت الهی است به شکلی که ولی به صاحب اختیاری و تصرف در جهان هستی از سوی خدا مأذون می‌گردد و سرتاسر عالم وجود همچون دهکده‌‏ای به فرمانداری او در می‌آید. ولی خدا و یا ولیه الله به همان راحتی و سهولتی که تصرف در کشور وجود خود دارد بر کشور پهناور جهان هستی نیز تصرف می‌کند، همه هستی فرمان پذیر و مطاع اوامر و خواسته‌های اویند که یکی از مصادیق آن مستجاب الدعوة بودن، تسخیر و ارتباط با ملائکه، و کرامات گوناگون دیگر است. و این همه ریشه در مفاد این روایت دارد که:

«العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة». (16)

در روایتی پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه و آله پرده از یک راز مهم هستی برداشته و خبر می‌دهد که ولایت اهل بیت به آسمانها و زمین عرضه شده است که این بخش روایت دلالت بر ولایت تکوینی عملی حضرات بر آسمانها و زمین دارد.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله:

«لَمَّا اُسْری بِی إِلَی السَّماءِ قالَ لِی العَزِیزُ:… یا مُحَمَّدُ! خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُ عَلِیاً وَ فاطِمَةَ وَالْحَسَنَ والْحُسَینَ اَشْباحَ نُورٍ مِنْ نُورِی وَ عَرَضْتُ وِلایتَکُمْ عَلَی السَّماواتِ وَ اَهْلِها وَ عَلی الْأَرَضینَ وَ مَنْ فِیهِنَّ فَمَنْ قَبِلَ وِلایتِکُمْ کانَ عِنْدِی مِنَ الْأَظْفَرِینَ وَ مَنْ جَحَدَها کانَ عِنْدِی مِنَ الْکُفَّارِ…»

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

چون به آسمان برای معراج مرا بردند، خدای عزیز به من فرمود:… ای محمد! تو و علی و فاطمه و حسن و حسین را پرتوهای نوری از نور خودم آفریدم. و ولایت شما را بر آسمانها و اهل آن و بر زمینها و هر کس در آنهاست عرضه کردم، پس هر کس ولایت شما را بپذیرد از ظفر یافتگان در نزد من است و هر کس آنرا انکار کند در نزد من از کفر پیشگان است. (17).

مستجاب الدعوة بودن حضرت زهرا علیهاالسلام و اطاعت پذیری زمین و زمان از ایشان در یک قصه تاریخی آمده که توجه به آن پرده از این حقیقت می‌‏گشاید.

عیاشی روایت کرده است (پس از بیرون بردن علی علیه‌السلام از خانه)، فاطمه علیهاالسلام، بیرون آمد و به ابوبکر رو کرد و فرمود: «آیا می‌خواهید شوهرم را از دستم بگیرید و مرا بیوه کنید، سوگند به خدا اگر دست از او برندارید، موی سرم را پریشان می‌‏کنم و گریبان چاک می‌‏نمایم و کنار قبر پدرم می‌‏روم و به درگاه خدا ناله می‌کنم».

آنگاه فاطمه علیهاالسلام دست حسن و حسین علیهما السلام را گرفت و از خانه بیرون آمد تا کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله برود.

حضرت علی علیه‌السلام از جریان آگاه شد و به سلمان فرمود: «برو فاطمه علیهاالسلام دختر محمد صلی الله علیه وآله را دریاب (گویی) دو طرف مدینه را می‌نگرم که به لرزه درآمده و در زمین فرو می‌روند، سوگند به خدا اگر فاطمه علیهاالسلام موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله برود و به پیشگاه خدا ناله نماید، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی‌‏ماند و زمین همه آنها را در کام خود فرو می‌‏برد».

سلمان با شتاب نزد فاطمه علیهاالسلام آمد و عرض کرد: «ای دختر محمد! خداوند پدرت را مایه رحمت جهانیان قرار داده است، به خانه بازگرد و نفرین مکن».

فاطمه علیهاالسلام فرمود: «ای سلمان! آنها می‌خواهند علی‏ علیه‌السلام را به قتل برسانند، صبرم تمام شده، بگذار کنار قبر پدرم بروم و مویم را پریشان کنم گریبان چاک نمایم، و به پروردگار بنالم».

سلمان عرض کرد: «من ترس آن دارم مدینه به لرزه درآید و زمین دهان باز کند و مردم را در خود فرو ببرد! علی علیه‌السلام مرا نزد شما فرستاده است و فرموده که به خانه باز گردی و از نفرین نمودن منصرف شوی».

در این هنگام حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:

«إِذاً أرْجِعُ وَ أَصْبِرُ وَ أَسْمَعُ لَهُ وَ أُطِیعُ»؛ در این صورت (چون شوهرم فرموده) به خانه باز می‌‏گردم و صبر می‌‏کنم و سخن آن حضرت را می‌پذیرم و از او اطاعت می‌کنم. (18).

پینوشت:

(1) تأویل الآیات، ج 1، ص 98.

(2) دلائل الامامة، ص 28.

(3) بحارالانوار، ج 15، ص 19.

(4) مرآة العقول، ج 5، ص 190- 192.

(5) تأویل الآیات، ج 2، ص 59.

(6) تفسیر اطیب البیان، ج13، ص225.

(7) تهذیب، ج7، ص470.

(8) سوره احزاب، آیه6.

(9) سوره مائده، آیه55.

(10) جنة العاصمة، آیت الله میرجهانی، ص 166.

(11) بحارالانوار، ج 22، ص 484.

(12) بحارالانوار، ج 22، ص 490.

(13) جنة العاصمة، ص 167.

(14) نهج الحیاة، ص 231، ح 139.

(15)‌ ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 186.

(16)‌ مصباح الشریعة، ص 7.

(17) تفسیر فرات، ص 74.

(18) تفسیر عیاشی، ج2، ص 66.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا