فاطمه (س) رکن امیرالمؤمنین

حضرت امام صادق علیه‌السّلام از طریق امام باقر علیه‌السّلام از جابربن عبداللَّه انصاری نقل می‌کند که او می‌گوید شنیدم پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله سه روز پیش از وفاتش به علی علیه‌السّلام می‌فرمودند: سلام بر تو ای پدر دو ریحانه‏ من! من دو فرزندم حسن و حسین علیهم‌السّلام را به تو سفارش می‌کنم. به زودی دو رکن اساسی تو دنیا را ترک می‌کنند، آنگاه خداوند جانشین و خلیفه من است برای تو.

جابر می‌گوید: چون پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله وفات کرد، امیرالمؤمنین فرمود: این یکی از رکنهای من که رسول خدا خبر داده بود و پس از شهادت فاطمه علیهاالسلام نیز گفت: این هم رکن دوم من که رسول گرامی اسلام به آن خبر کرده بودند. (1)

آنچه قابل توجه است، این که: فاطمه‏ زهرا علیهاالسلام در این حدیث شریف، از نظر نقش و حمایت از علی علیه‌السّلام و ولایت او، در کنار پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و رکن اساسی او خوانده شده است.

در اینجا لازم است رکن بودن به علی علیه‌السّلام را دقیقاً بررسی کنیم که مراد از این «رکنیت» چیست؟ و حقیقت این رتبه‏ معنوی که مقام بسیار والا و بزرگی است چگونه می‌باشد؟ آنچه مسلم است این است که در این مقام، هر معنایی که در شأن پیامبر اکرم تصور شود عیناً به همانگونه و به همان ترتیب در شأن حضرت صدیقه سلام الله علیها وارد است، و به عبارت دیگر، حضرت زهرا علیهاالسلام در مقام رکنیت مثل و همانند پیامبر اکرم، و در این منقبت همتا و شریک و برابر با رسول خدا می‌باشد.

یقیناً مقصد از رکن علی بودن، این نیست که فاطمه علیهاالسلام اداره کننده‏ امور خانواده و کدبانوی خانه و کاشانه‏ علی، و گرداننده‏ چرخ زندگانی و آسایش بخش او و فرزندان اوست، زیرا که اینها از وظایف هر زن مسلمان است. مهم این است و رمز عظمت زهرای اطهر آنجاست که با وجود آیه‏ «الرجال قوامون علی النساء» (2) که موضع کلی مردان و زنان را نسبت به یکدیگر تعیین می‌نماید، پیامبر اکرم در یک مورد استثنائی، حضرت صدیقه را رکن علی می‌خواند، به همانگونه که خودش را. رسول خدا به هر معنی و مفاد، و به هر نحو و کیفیتی که رکن علی محسوب می‌شود، فاطمه سلام الله علیها نیز به همان ترتیب، به همان نسق، و به همان وضع، رکن مساوی و همتای دیگر در این منقبت است.

در اینجا می‌توان گفت که این رکن بودن برای علی از مقام شامخ ولایت سرچشمه می‌گیرد، و از شئون ولایت است که هر یک از آن سه وجود مقدس، رکن دو نفر دیگر می‌باشد، و این موضوع امکان پذیر نیست مگر اینکه فاطمه سلام الله علیها نیز در مقام ولایت همتا و همانند و برابر با پیامبر اکرم و علی بوده باشد، یعنی چنان که رسول خدا رکن ولایت، اساس اسلام، و اصل مودتی است که خدا آن را اجر نبوت قرار داده است، حضرت زهرا علیهاالسلام نیز در این شئون شریک، برابر، و همتای او است.

فاطمه علیهاالسلام در شئون ولایت همتای علی است، همانگونه که خود پیامبر اکرم چنین است. چنانکه رسول خدا رکن ایمان، رکن اسلام، رکن توحید، رکن منطق و بیان، و رکن حقیقت و شرف انسان است، و به همان معنی و مفهوم، حضرت زهرا و ائمه‏ اطهار نیز رکن و اساس و اصل و پایه و بنیادند.

در زیارت مبعث، (3) علی علیه‌السّلام را بعنوان رکن بودن چنین خطاب می‌کنیم:

«… و صل علی عبدک و امینک الأوفی… و رکن الاولیاء و عماد الاصفیاء…». (4).

علی علیه‌السّلام که رکن و پایه و ستون و تکیه گاه جمیع اولیا و اصفیا می‌باشد، رکن و تکیه گاهش به فرمایش پیامبر، حضرت صدیقه سلام الله علیها است.

در یکی از زیارات مطلقه نیز حضرت امیرالمؤمنین «سید الاوصیاء و رکن الاولیاء» نامیده شده است، (5) و در زیارت وارث حضرت اباعبدالله الحسین چنین عرضه می‌داریم:

«اشهد انک من دعائم الدین و ارکان المؤمنین»؛ (6).

و در زیارت عید فطر و قربان (7) و همچنین در زیارت اربعین حسین علیه‌السّلام (8):

«اشهد انک من دعائم الدین و ارکان المسلمین، و معقل المؤمنین»؛

و در زیارت جامعه‏ کبیره:

«… و ساسة العباد، و ارکان البلاد، و ابواب الایمان». (9).

آری چهارده معصوم علیهم السّلام همگی ارکان توحید و ایمان و اسلام هستند، و هر یک از آنان رکن است برای سایر معصومین. حضرت صدیقه سلام الله علیها در این مقام- نظیر و همانند و همتای رسول اکرم- رکن است برای امیرالمؤمنین سلام الله علیه.

حضرت ‏صادق علیه‌السّلام در این زمینه بیان روشن و واضحی فرموده‌اند:

«لولا ان الله عز و جل خلق امیرالمؤمنین، لم یکن لفاطمة کفو علی وجه الارض، آدم فمن دونه». (10).

«اگر خدای عز و جل امیرالمؤمنین را نمی‌آفرید،- از اولین و آخرین- فاطمه را بر روی زمین نظیر و همتائی وجود نداشت».

علی و فاطمه (س) هر دو صاحب ولایت، هر دو دارای مقام عصمت و طهارت و هر دو از ارکان توحید و ایمانند.

امام ششم به عبارت دیگری می‌فرماید:

«لو لا ان امیرالمؤمنین تزوجها، لما کان لها کفو الی یوم القیامة علی وجه الارض، آدم فمن دونه». (11).

تشخیص «رکن بودن» و یا «کفو و همتا بودن» بشری با بشر دیگر، مطلبی است که فهم انسان از درک آن عاجز و ناتوان است، و تنها خدای تعالی که از ضمائر مخلوقات خویش آگاه است می‌داند و می‌تواند معین کند چه کسی کفو و نظیر و همانند کیست، و همتای هر موجودی در عالم کدام است.

پینوشت:

(1) بحارالانوار، ج 43، ص 173، ح 14؛ مقتل الحسین خوارزمی ج 1، ص 62؛ ذخائر العقبی ص 56؛ فرائدالسمطین ج 1، ص 382- 383، ح 314.

(2) سوره‏ النساء، آیه‏ 34.

(3) منظور دعایی است که در روز مبعث به هنگام زیارت بارگاه ملکوتی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌خوانیم. بنابر قول مشهور در بین علمای شیعه روز مبعث، بیست و هفتم رجب می‌باشد.

(4) این قسمت از زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام که مخصوص روز مبعث می‌باشد چنین است: «… اللهم صل علی محمد و آل محمد، و صل علی عبدک و امینک الاوفی، و عروتک الوثقی، و یدک العلیا، و کلمتک الحسنی، و حجتک علی الوری، و صدیقک الاکبر، سید الاوصیاء و رکن الاولیاء، و عماد الاصفیاء، امیرالمومنین، و یعسوب الدین، و قدوه الصدیقین، و امام الصالحین…». مصباح الزائر ص 95- 96؛ مزار الشهید ص 32؛ بحارالانوار ج 97، ص 379).

(5) قسمتی از این زیارت مطلقه‏ امیرالمؤمنین که از امام صادق علیه‌السّلام روایت شده و مرحوم شیخ مفید آن را نقل نموده است چنین است: «… اللهم صل علی محمد و آل محمد، و صل علی امیرالمومنین عبدک المرتضی، و امینک الاوفی، و عروتک الوثقی، و یدک العلیا، و جنبک الاعلی، و کلمتک الحسنی، و حجتک علی الوری، و صدیقک الاکبر، و سید الاوصیاء، و رکن الاولیاء، و عماد الاصفیاء، امیرالمومنین، و یعسوب الدین، و قدوه الصالحین، و امام المخلصین…». مصباح الزائر ص 78- 79، بحارالانوار ج 97، ص 307.

(6) مصباح المتهجد ص 664؛ بحارالانوار ج 98، ص 200.

(7) مصباح الزائر ص 172؛ مزار الشهید ص 184؛ بحارالانوار ج 98، ص 353.

(8) مصباح الزائر ص 154؛ مزار الشهید ص 211؛ المزار الکبیر ص 172؛ بحارالانوار ج 98، ص 332.

(9) عیون الاخبار، ج 2، ص 277؛ بحارالانوار ج 99، ص 127- 128.

(10) بحارالانوار ج 43، ص 107.

(11) مرحوم مجلسی این روایت را از کتاب علل الشرائع و خصال و امالی صدوق و دلائل الامامه طبری نقل می‌کند و سپس می‌گوید:

«این امکان وجود دارد که بتوان به این روایت استدلال کرد و گفت که علی و فاطمه علیهماالسلام اشرف از تمامی انبیاء اولوالعزم- بجز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله – هستند». (بحارالانوار، ج 43، ص 10- 11.)

اعتقاد مرحوم علامه امینی نیز همین بوده است چنانکه در منقبت سی و دوم از مناقب چهل گانه‏ حضرت زهرا علیهاالسلام که پس از این خواهید خواند می‌گویند: «اگر بجز این فرمایش از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تصریحی در این مورد در دسترس ما نبود (با اینکه وجود دارد)، همین حدیث شریف برای اثبات برتری حضرت صدیقه زهرا علیهاالسلام بر جمیع انبیا (جز پدر بزرگوارش) کافی بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا