هدفمندی فاطمه سلام الله علیها
فاطمه زنی است باهدف و اصیل، و به خاطر همین هدفداری است که هرگز رنگ محیط را به خود نگرفت و با ناحق نساخت. در عین اینکه جوان است و هم دوران با دیگر جوانان، دارای خواستههایی و در هنگامهای از بحران جوانی است، دست از هدف نمیشوید و راه خلاف را نمیپیماید.
او تحت ضربههای شلاق و شکنجه خصم، نامرادیها و ناکامیها را به خاطر وصول به هدف تحمل میکند و تنها آن گونه زندگی را میپذیرد که در آن هدف و مسؤولیت انسانی باشد.
او تنها پیش پای خود و مسیر خود را مینگرد. کاری به این ندارد که دیگران چه میکنند و چگونه زندگی میکنند، تلاش او بر این است که خود را از ورشکست شدن و بی هدفی نجات دهد، از ایده و فلسفه حیاتش دور نماند.
اصولاً ازدواج او با علی علیهالسلام نشان دهنده هدفداری او است. زیرا او میداند، علی کسی نیست که بتواند برای او شوهری تجمل پرست، دنیایی و خوشبخت ساز، بدان مفهوم که جامعه ما از آن انتظار دارد، باشد. با کسی ازدواج میکند که دائماً در میدان مبارزه است، در انجام رسالت است.
فاطمه علیهاالسلام در سایه هدفداری، میخواهد مالک وجود خود باشد، محبوب خدا باشد، قدرت و سلطهاش چون قدرت خدا باشد. او حاضر نمیشود که خود را اسیر ظاهرسازیها و فریبها کند، بیداری و هوشیاری خود را از دست بدهد. نکبتها به خاطر هدفداری او همیشه از او به دور است و نگاهی به آلودگیها ندارد.
او در هدفداری خود بی نظیر بود. در جامعه اسلامی آن زمان و این زمان کسی را نمیشناسیم که همپای او باشد. هر کس دل به جایی خوش کرده است که مورد نظر و هدف فاطمه نیست.
هدفمندی انسان در اندیشه ریحانه پیامبر
ریحانه اندیشمند پیامبر بر این اندیشه رهنمون است که آفریدگار انسان در آفرینش او شاهکاری بزرگ و وصفناپذیر نمود، قدرت نمایی شگرفی کرد، او را به صورت زیباترین و پویاترین پدیده هستی آفرید، به ابزارهای شگفت انگیز شناخت و رشد و اوج به سوی والاییها و سرفرازیها مجهز ساخت و او را زیبا و دلپذیر و بسیار نیکو تصویر کرد.
به او ظاهری آراسته و باطنی پیراسته، خردی فروزان و عقلی پرتوان ارزانی داشت و از هر آنچه در کران تا کران هستی است، نمونههایی را در دنیای وجود او پدید آورد؛ به گونهای که این دنیای به ظاهر کوچک وجود انسان، چکیده و عصاره دنیای بزرگ است و همان گونه که انسان جزیی از مجموعه جهان هستی است، از نظرآفرینش نیز با هدفدار بودن جهان، هماهنگ است؛ به گونه ای که از فروترین مراحل، حرکت خویش را آغاز میکند و هدفمند و هدفدار به سوی بی نهایت، که ذات بی پایان حق و قرب به خدای یکتاست، پیش میرود. (1)
آری او آفرینش انسان را بیهوده و بازیچه و یا برای خور و خواب یا لذتجویی و رسیدن به ارزشهای ناپایدار و فناپذیر و یا برای جاهطلبی و قدرتپرستی و زراندوزی نمینگرد، بلکه انسان را واژهای بزرگ و درخشان از کتاب قطور و پراسرار آفرینش، گل سرسبد پدیدههای گوناگون خلقت، در بردارنده نفخهای از روح خدا و پرتوی از نور او، برخوردار از کرامت و عظمت، و مجهز به استعدادها و توانمندیها و کششهای اوج بخش و اوج دهنده و با نظام آفرینش هدفمند و هدفدار مینگرد و بر آن است که انسان جزیی از آفرینش است و همچون کل نظام هدفدار است و به سوی جمال و کمال مطلق گام میسپارد و در تاریخ پرفراز و نشیب خود، همچنان در راه شایستگیها و والاییها و وصول به عالی ترین مراحل کمال که برایش مقرر شده است، به پیش میتازد.
مبارزه پیگیر انسان با آفت جهل و فقر و بیماری و رنج و علاقه وصفناپذیرش به دانایی و توانایی و آسایش و ماندگاری، گریزش از نقص و عیب و انحطاط و عشق فطریاش به اعتلا و اقتدار، تنفر انسان از عجز و ضعف و واماندگی و تمایلش به عزت و شکوه، نبرد دامنه دار انسان با مظاهر اسارت و استبداد و عشق سوزانش به آزادی و آزادمنشی، احساس بیگانگی انسان از مظاهر فناپذیر و ناپایدار و زودگذر و عطش او به جذب شدن و پیوستن به یک جایگاه و پایگاه خللناپذیر و استوار و جاودانه، فاصله انسان از انزوا و گرایش او به سوی جامعه و تمدن، سرخوردگی انسان از ناهنجاریها و زشتیها و پلیدیهای نهان و آشکار و حق کشیهای عریان و نیمه عریان و دجالگریهای رنگارنگ و ضدارزشها و رغبت عمیق و سیری ناپذیر او به سوی کمال و جمال و زیباییها و آراستگی به ارزشهای انسانی، همه و همه نمونهها و جلوههایی از این حرکت هدفدار است.
همان حرکتی که آفریدگارش برای او مقرر فرموده و از او خواسته است تا آگاهانه و آزادانه به سوی آن گام سپارد، همان هدف والایی که بخشی از انسانها با روشن بینی و خردورزی و بهرهوری شایسته از امکانات روحی و معنوی و فکری و عاطفی و انسانی خویش به سوی آن پر میکشند و بخشی نیز بدان پشت کرده و راه نگون ساری و انحطاط را در پیش میگیرند.
«و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله و منهم من حقت علیه الضلالة…» (2)
آری، ریحانه اندیشمند و خداجوی پیامبر هدف از آفرینش انسان را عبادت و بندگی خدا و در پرتو آن تکامل و رشد و توسعه معنوی و اوج گرفتن انسان به پرفرازترین مرحله کمال و جمال مینگرد؛ همان بندگی و پرستشی که رمز آزادگی و سرفرازی و پیروزی انسان در همه عرصههاست.
پذیرش رحمت و مهر و لطف بی کران خدا؛ رحمتی آمیخته با هدایت و راهیابی و قدرت بر تصمیمگیری انسانها و حق حاکمیت بر سرنوشت خویش را ارزیابی میکند. (3)
«و لذلک خلقهم…» (4)
برای آزمون و امتحان، شکوفایی تواناییها و استعدادهای شگرف نهفته در دنیای وجود او، مینگرد.
«الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا» (5)
به منظور آگاهی و شناخت دنیای وجود خویشتن، جهان و جهانیان، آیات و نشانههای قدرت آفریدگار هستی و شناخت ذات پاک و بی همتای او، مینگرد.
«لتعلموا ان الله علی کل شئ قدیر» (6)
و سرانجام این که فاطمه علیهاالسلام هدف نهایی آفرینش را پرستش عاشقانه و خالصانه و لبریز از شور و شعور معبود و محبوب و هستی بخش خویش میبیند.
«وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات… یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا» (7)
ریحانه ارجمند پیامبر الگو و سرمشق انسانهای راه یافته و هدفداری است که در اندیشه، عقیده، گفتار، عملکرد و دیگر عرصهها و میدان ها، پرچمدار هدفداری و هدفمندی است.
بر آن است که آفریدگار انسان او را برای رشد و آگاهی و شناخت و معرفت آفریده است.
«ابتدأ الاشیاء لا من شئ کان قبلها… و لا فائدة له فی تصویرها الا تثبیتا لحکمته و تنبیها علی طاعته و اظهارا لقدرته و تعبدا لبریته و اعزازا لدعوته»
بر آن است که او را برای آزمون و ظهور و شکوفایی دنیای شگرف وجودش پدیدآورده است.
بر آن است که او را برای پرستش و بندگی و در پرتو آن آزادی و آزادگی آفریده است.
بر آن است که او را برای اوج گرفتن به سوی حق، تخلق به اخلاق او، آراستگی به شایستگیها و ارزشها و پیراستگی از ضعف و جهل و فقر و نیاز و دیگر ضدارزشها خواسته است.
بر آن است که او را برای رسیدن به مهر و عشق و رحمت خویش پدید آورده است. آری اینهاست هدف آفرینش انسان و باید در این راه گام سپارد و همه مقررات و رهنمودها و برنامههای عبادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، تربیتی و… بر آن است که انسان را در این جهت و این هدف سرعت بخشد.
و درست در پرتو این بینش انسانی و مترقی در مورد هدفداری زندگی انسان است که فاطمه علیهاالسلام به بندگی عاشقانه و خالصانه خدا مفتخر میگردد و هیچ آفت و بند اسارتی بر مغز و دل او نزدیک نمیشود.
عمل به دین و مقررات آسمانی آن را، پلههای نردبان اوج و وسیله نجات و رستگاری مینگرد و توحیدگرایی و ایمان را، راه نجات از آفت شرک و اسارت و ذلت و بیداد؛ و نماز و نیایش با خدا و پیوند و ارتباط با او را وسیله ای برای پاکی دل از میکرب خودپرستی و خودکامگی و بت شدن و از دیگران تملق و چاپلوسی و فرمانبرداری و پرستش و ذلت خواستن؛
روزه رمضان را وسیله آزمون و امتحان و شکوفا شدن تواناییها و استعدادهای انسان و حج و طواف بر گرد خانه خدا را باعث تقویت و اقتدار دین و دین باوری و دینداری واقعی؛
جهاد و تلاش و کوشش در راه حق و عدالت و آزادی و آزادگی و تأمین و تضمین حقوق بشر را وسیله عزت و اقتدار اسلام و امر به معروف و دعوت به ارزشها را به صلاح جامعه و تودههای مردم و هشدار از ستم و بیداد و حق کشی و خودکامگی و گناه را راهی برای کنترل زورمداران و بی خردان.
و آنگاه است که ریحانه پیامبر از پرستش خدا لذت میبرد و به بارگاه او اخلاص میورزد. «فرض الله الایمان تطهیرا عن الشرک و الصلوه تنزیها عن الکبر…». بشر دوستی راه و رسم او میشود و حق طلبی و عدالت خواهی و آزادگی و آزادمنشی شعار و شعورش؛ و پیکار با مظاهر کفر و شرک و استبداد و دجالگری و برچیدن موانع رشد انسانها، برنامه و هدفش.
پینوشت:
(1)تغابن، 3.
(2)نحل، 36.
(3)ذاریات، 56.
(4) هود، 119.
(5)ملک، 2.
(6)طلاق، 12.
(7)نور، 55.