- آفرینش نورانی فاطمه سلام الله علیها
شخصیت آسمانی بانوی بانوان فاطمه علیهاالسلام برتر از درک ما و ارجمندتر از وصف ماست؛ بانویی که در شمار معصومین است، (1) بانویی که محبت و ولایت او و خاندان او از فرایض دینی است. (2) بانویی که خشم و نارضایتی او خشم و نارضایتی خدا محسوب میشود. (3) چگونه ممکن است ابعاد غریب شخصیت معنوی او در گفتار ما خاکیان محدود جلوهگر شود؟! متأسفانه مغزهای بی مایه که بلندای اندیشه شان از قامت نارسای ماشین فراتر نمیرود، هر اعجازی را به دیده ناباوری مینگرند و هر چه در قالب حقیر دانستههای ظاهری و اسباب و وسایل طبیعی نگنجد آن را ناممکن میپندارند.
این گمراهان هرگز نمیاندیشند که ورای اسباب طبیعی قدرت لایزال الهی خفته است و این حکمت خداست که پرده اسباب بر کار جهان کشیده است. اینان هرگز نمیاندیشند خدایی که با سبب سازی از خاک بی جان گوشت و پوست و خون و موجود زنده میسازد میتواند بدون اسباب نیز «آدم» بیافریند. آنجا که بیواسطه، امر حق جاری گردد هیچ محدودیتی برای آن متصور نیست که خود میفرماید:
اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَیئاً اَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ؛ (4)
امر خدا چنین است که چون اراده چیزی بفرماید به آن فرمان میدهد: باش! پس میباشد.
با چشم ایمان باید دید و با دل مؤمن باید پذیرفت و از زبان پیشوایان معصوم باید شنید:
پیامبر فرموده اند: فرشته ای به فرمان الهی نازل شد و به من بشارت داد که… فاطمه بانوی بانوان بهشتی است»(5) پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بهترین زنان جهان چهار نفرند:… و فاطمه دختر محمّد… (6).
پیامبر فرمود: بهشت مشتاق چهار تن از بانوان است:… و فاطمه علیهاالسلام دختر محمّد. (7)
و نیز فرمود: خداوند به خشم فاطمه خشمگین میشود و به خشنودی او خشنود میگردد. (8)
امام رضا علیهالسلام از پیامبر نقل میکند که فرمود: حسن و حسین پس از من و پدرشان بهترین اهل زمین هستند و مادرشان برترین زنان روی زمین است.(9)
در کتاب «صحیح بخاری» و کتاب «صحیح مسلم» که هر دو از معتبرترین کتب اهل سنت است نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: فاطمه سیده بانوان اهل بهشت است. (10).
«مفّضل» میگوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: در مورد فرمایش رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله که درباره فاطمه فرمود: «سرور بانوان جهان است» به من خبر دهید که آیا فقط سرور بانوان زمان خود بود؟
فرمود: این برای مریم است که سیده بانوان زمان خود بود و فاطمه سرور بانوان جهان از اولین و آخرین است. (11).
با توجه به این روایات و احادیث بسیار دیگری كه در فضیلت و برتری حضرت زهرا علیهاالسلام نقل شده، خلقت نورانی حضرتش نباید به دیده انكار نگریسته شود. اكنون روایاتی را در خصوص خلقت و آفرینش نورانی حضرت زهرا علیهاالسلام نقل میكنیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که خداوند متعال خواست بهشت را بیافریند آن را از نور وجه خویش خلق کرد، سپس آن را گرفته به سوی ما افکند. یک سوم آن نور به من رسید و یک سوم آن به فاطمه و یک سوم دیگر به علی و خاندانش اصابت کرد. از آن نور به هر کسی که چیزی تابیده شده باشد به ولایت آل محمد راه پیدا میکند و هر کس از آن نور چیزی به او نرسیده باشد، از ولایت خاندان محمد منحرف و گمراه میشود» (12). پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «نور فاطمه پیش از آفرینش آسمانها و زمین خلق شده است. چون آدم خواست از بهشت هبوط کند، نور فاطمه به سیبی تابید و با تناول آدم از آن سیب، در صلب او قرار گرفت. نور فاطمه در اصلاب پدران طاهرین و ارحام مادران پاک نقل میشد تا این که جبرئیل برای من سیبی آورد و با خوردن آن سیب نطفه فاطمه بسته شد». (13).
بر این اساس است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که میفرمود: «من هر گاه مشتاق بوی بهشت میشوم فاطمه را میبوسم».
خداوند متعال، نور پیامبر برگزیده خود محمد صلی الله علیه و آله را از نور عظمت و جلال بی مثال خویش آفرید و در پی آن، نور فاطمه علیهاالسلام را از نور محمد صلی الله علیه و آله برگرفت. (14).
آن هنگام که خداوند، نور زهرا را از نور پدرش، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بر گرفت آسمانها را چنان درخشش و نورانیتی فرا گرفت که همه ملائکه را مات و مبهوت خود ساخت؛ چرا که تا پیش از آن، چنان نوری را ندیده بودند.
آری، نور فاطمه از نور عظمت و جلالت الهی سرچشمه گرفت و تمام آسمانها را غرق نورافشانی خویش کرد؛ چنان که ملائکه از عظمت این آفریده خدایی، بر آستان ربوبی سر به سجده ساییدند و حیران پرسیدند:
ای پرورش دهنده ما! و ای سید و سرور ما! حقیقت این نور بی نظیر چیست؟!
در پاسخ سؤال خویش، شنیدار این وحی الهی شدند که:
«هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، أخرجه من صلب نبی من أنبیائی أفضله علی جمیع الانبیاء و أخرج من ذلک النور أئمة یقومون بأمری، یهدون الی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی»؛ (15).
این آفریده، پرتوی از نور من است که در آسمانم جایش دادهام؛ او را از عظمت بی انتهای خویش آفریدهام؛ او را از صلب پیامبری از پیامبرانم خارج خواهم گردانید که برترین پیامبران است؛ از این نور، امامانی را بر میانگیزم که امر مرا بر پای میدارند و به حقیقت من رهنمون میشوند؛ ایشان را جانشینان خویش در روی زمین، بعد از خاتمه وَحیم، قرار خواهم داد.
فاطمه علیهاالسلام جزیی از «لولاک لما خلقت الافلاک» است. آن جا كه خداوند عزوجل فرمود: ای احمد! اگر تو نبودی موجودات را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را نمیآفریدم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را نمیآفریدم. (16).
سدیر صیرفی از امام صادق از پدران بزرگوارش علیهمالسلام نقل میکند که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:
«خلق نور فاطمة قبل ان یخلق الارض والسماء»؛
نور فاطمه پیش از خلقت زمین و آسمان آفریده شد.
بعضی از حاضران عرض کردند: ای پیامبر خدا! پس او از بشر نیست؟
حضرت فرمود: «فاطمة حوراء انسیة»؛
فاطمه، حوریه بشری است.
عرض کردند: ای پیامبر خدا! چگونه وی حوریه بشر گونه است؟
حضرت فرمود: «خلقها الله عزوجل من نور قبل أن یخلق آدم، اذ کانت الأرواح…»؛
خداوند عزوجل پیش از آنکه آدم را بیافریند او را از نور خود آفرید، آن هنگام که ارواح بودند…
عرض شد: ای پیامبر خدا! در آن هنگام فاطمه کجا بود؟
فرمود: «کانت فی حقة تحت ساق العرش»؛
او در جایگاهی در زیر ساق عرش بود.
عرض کردند: ای پیامبر الهی! غذایش چه بود؟
فرمود: «التسبیح والتقدیس والتهلیل والتحمید…»؛
تسبیح و تقدیس و لا اله الا الله گفتن و حمد و ثنای الهی… (17).
در بخشی از حدیثی که سلمان فارسی از عمار یاسر نقل میکند، آمده است: امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسید:
«نور فاطمة من نورنا؟»؛
آیا نور فاطمه از نور ماست؟
حضرت فرمود: «أوَلا تعلم»؟؛
مگر نمیدانی؟
حضرت علی علیهالسلام در این هنگام به شکرانه این معنی، سجده شکر بجا آورد. و در ادامه روایت آمده است: پس از آن که امیرالمؤمنین علیهالسلام نزد فاطمه زهرا علیهاالسلام آمد، ایشان عرض کرد:
«اعلم یا أباالحسن، إن الله تعالی خلق نوری و کان یسبح الله جل جلاله…» (18).
ای اباالحسن! بدان که خداوند متعال نور مرا آفرید و این نور پیوسته حق تعالی را تسبیح مینمود…
در قسمتی از حدیثی که حضرت امام موسی بن جعفر از پدر بزرگوارش از جد بزرگوارش علیهمالسلام درباره گفتگوی رسول الله صلی الله علیه و آله در شب معراج نقل میکند، آمده است که حضرت حق فرمود:
«انی خلقتک و خلقت علیاً و فاطمة و الحسن و الحسین من شبح نور، ثم عرضت ولایتهم علی الملائکة و سائر خلقی و هم أرواح، فمن قبلها کان عندی من المقربین، و من جحدها کان عندی من الکافرین»؛(19)
من، تو و علی و فاطمه و حسن و حسین را از شبح و سایه نور خلق کردم، سپس ولایت ایشان را بر ملائکه و سایر مخلوقاتم در حالی که روح بودند، عرضه داشتم. پس هر کس ولایت ایشان را پذیرفت، نزد من از مقربان محسوب گردید و هر کس انکارشان کرد، از کافران محسوب شد.
مفضل میگوید که حضرت صادق علیهالسلام فرمود:
«ان الله تبارک و تعالی خلق الارواح قبل الاجساد بألفی عام، فجعل أعلاها و أشرفها أرواح محمد و علی و فاطمة والحسن والحسین والأئمة بعدهم صلوات الله علیهم فعرضها علی السماوات والأرض والجبال، فغشیها نورهم…»؛ (20)
خداوند تبارک و تعالی ارواح را دو هزار سال قبل از اجساد خلق نمود و بالاترین و شریفترین آنها را ارواح محمد و علی و فاطمه وحسن و حسین و ائمه بعد از ایشان صلوات الله علیهم قرار داد، سپس آنها را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشت و نور ایشان همه آنها را فرا گرفت…
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که خداوند متعال آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او دمید، آدم به جانب راست عرش نگریست، پنج شبح نوری را در حال رکوع و سجود دید، گفت: پروردگارا! آیا قبل از من کسی را از خاک و گل آفریدهای؟
فرمود: نه، ای آدم!
گفت: پس این پنج هیکلی که به شکل و قیافه خود میبینم کیستند؟
فرمود: اینان پنج نفر از فرزندان تواند که اگر آنان نبودند تو را نمیآفریدم. اینها پنج تنی هستند که برای آنان پنج نام از اسامی خودم جدا ساختهام. اگر آنان نبودند، بهشت و دوزخ، عرش و کرسی، آسمان و زمین و ملائکه و انس و جن را نمیآفریدم. من محمودم و این محمد است، من عالی هستم و این علی است، من فاطرم و این فاطمه است، من احسانم و این حسن است، و من محسنم و این حسین است. به عزت خود سوگند یاد کردهام که هیچ کس به اندازه یک ذره بغض و کینه آنان را نزد من نیاورد مگر این که او را به دوزخ خود وارد سازم و از این کار باکی ندارم. ای آدم! اینان برگزیدگان من از میان آفریدگانم هستند، به وسیله آنان رهایی بخشیده، به آنان هلاکشان میکنم، اگر تو به من نیازی داری به اینان توسل بجوی.
رسول خدا پس از این سخنان فرمود: ما کشتی نجاتیم، هر کس به آن چنگ زند نجات یافته و هر کس از آن دوری گزیند نابود شده است، هر کس نیازی به خداوند دارد به وسیله ما خانواده از خداوند درخواست کند.(21).
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا خداوند من و علی و فاطمه و حسن و حسین را پیش از آن که آدم را بیافریند خلق کرد. در آن هنگام که نه آسمانی ساخته شده بود و نه زمین پهناوری وجود داشت، نه تاریکی بود و نه نور، نه خورشید بود و نه ماه، نه بهشت بود و نه دوزخ.
عباس گفت: یا رسول الله! آغاز آفرینش شما چگونه بود؟
فرمود: ای عمو! هنگامی که خداوند اراده کرد ما را بیافریند کلمه ای گفت و از آن کلمه نوری آفرید و بعد کلمه دیگری گفت. از آن کلمه روح را خلق کرد، بعد نور را با روح به هم آمیخت و مرا و علی و فاطمه و حسن و حسین را آفرید، ما او را تسبیح میکردیم در آن هنگام که تسبیحی وجود نداشت و تقدیس و تنزیه مینمودیم به هنگامی که تقدیسی نبود. آن گاه که خداوند متعال اراده کرد خلقش را ایجاد کند، نور مرا شکافت و عرش را از آن آفرید، بنابراین عرش از نور من است و نور من از نور خدا است و نور من از عرش برتر است. بعد نور برادرم علی را شکافت و ملائکه را از آن آفرید. پس ملائکه از نور علی هستند و نور علی از نور خداوند است و علی از ملائکه افضل است. بعد نور دخترم را شکافت و آسمانها و زمین را از آن خلق کرد، بنابراین آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور دخترم فاطمه از نور خداوند است و دخترم فاطمه از آسمانها و زمین برتر است. بعد نور فرزندم حسن را شکافت و از نور او خورشید و ماه را آفرید، پس خورشید و ماه از نور فرزندم حسن و نور حسن از نور خداست و حسن از خورشید و ماه برتر است. بعد نور فرزندم حسین را شکافت و از نور او بهشت و حورالعین را خلق کرد، بنابراین بهشت و حورالعین از نور فرزندم حسین و نور فرزندم حسین از نور خداوند است و فرزندم حسین از بهشت و حورالعین برتر است. (22)
- پینوشت:
(1) امالی صدوق، ص 393.
(2) امالی مفید، ص 27 ـ 28.
(3) کشف الغمه، ج 2، ص 14 و 24؛ بحار الانوار، ج 43، ص 19 و 26.
(4) یس : 82.
(5) امالی مفید، ص 13؛ امالی طوسی، ج 1، ص 83.
(6) بحار الانوار، ج 43، ص 36؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 104.
(7) کشف الغمه، ج 2، ص 23.
(8) کشف الغمه، ج 2، ص 24؛ بحار الانوار، ج 43، ص 19 و 26.
(9) بحار الانوار، ج 43، ص 19 و 20؛ عیون اخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 62.
(10) بحار الانوار، ج 43، ص 36؛ مناقب شهر آشوب، ج 3، ص 105.
(11) بحار الانوار، ج 43، ص 24؛ مناقب، ج 3، ص 105.
(12) فاطمه زهرا، شادمانی دل پیامبر، ص 79، به نقل از بحار الانوار، ج 43، ص 44.
(13) چهارده معصوم، ص 227.
(14) بحار الانوار، ج 35، ص 38، ح 24.
(15) علل الشرایع، ج۱، ص 179ـ180؛ بحار الانوار، ج 43، ص 12، ح 5.
(16) رنجها و فریادها، ترجمه بیت الاحزان، ص 8 به نقل از: عوالم العلوم، ص 26.
(17) بحار الانوار، ج 43، ص 4، ح 3.
(18) بحار الانوار، ج 43، ص 8 ، ح 11.
(19) بحار الانوار، ج 26، ص 308، ح71.
(20) بحار الانوار، ج 26، ص 320، ح 2.
(21) فرائد السمطین، ج 1، ص 36.
(22) بحارالانوار، ج 15، ص 10.